خانوادهی توماس به همراه دخترشان و دوست پسرش برای جشن گرفتن کریسمس درکنار هم، راهی کلبهشان در جنگل شده اند، اما اولین کریسمس آنها در کنار یکدیگر ممکن است آخرین کریسمس باشد...
اعضای یک خانواده ناسالم خوناشام پس از مرگ پدرشان تلاش می کنند با یکدیگر کنار بیایند. در این بین آنها توسط "دکتر ون هلسینگ" و برادر زاده اش تعقیب می شوند و...
داستان یک خانه خلوت و غم زده می باشد که صاحبش از چندین نوجوان بیچاره دعوت می کند تا در آنجا یک بازی به نام "چارلی چارلی" انجام بدهند، اما پس از اجرای بازی یک اتفاق شوم رخ می دهد و یک سری نیروی شیطانی رها میشود و ...
"پروفسور آبرونیسیوس" محقق سالخورده خفاشها به همراه دستیارش "آلفرد" به دهکده ای دورافتاده در ترانسیلوانیا می روند تا خوناشامها را پیدا کنند."الفرد" عاشق "سارا" دختر جوان صاحب مسافرخانه می شود. اما او مورد علاقه کنتی عجیب است که در قلعه ای تاریک خارج از دهکده زندگی می کند و...
زمانی که "یگور" هیولای درون چاه را برای مراقبت به پیش دکتر لودویگ فرانکنشتاین می برد ، دکتر ایده ای به سره او می زند ، اینکه مغزه جنایتکار او را با یک مغزه نرمال جایگزین کند اما...
در حالی که یک ویروس خطرناک اکثریت بشر را به کام مرگ برده است، در یک منطقه قرنطینه شده، یک زن جوان (آنا لیگ تیپتون) قصد دارد از خواهر کوچکترش که به آن بیماری مبتلا است مراقبت کند در همین حال و احوال او متوجه می شود که...
جس به همراه خانواده اش به مزرعه ای ساکت در داکوتای شمالی نقل مکان می کنند. اما به زودی جس و برادر کوچکترش متوجه می شوند به غیر از خودشان در این مزرعه دورافتاده چیز اسرار آمیزی حضور دارد، که غیر از آنها کس دیگری متوجه آن نیست...
زنی سالخورده که ارث زیادی بدست آورده به دست همسر خود به قتل می رسد. اما پس از این اتفاق چند قتل دیگر اتفاق می افتد و دوستان و اقوام آنها نیز کشته می شوند که...
مدیر مسئول تازه منصوب شده یک قبرستان نقشه ای را پیدا میکند و زمانی که یک پین سیاه وارد نقشه میکند باعث مرگ زن و شوهری میشود که به تازگی یک قبر خالی در قبرستان خریداری کرده بودند. حال او میخواهد بفهمد این اتفاق تصادفی بوده و یا دست یک نیروی شوم در کار است...
"ابی راسل" در روز پرستاری فداکار است که هیچکس از سپردن زندگی اش به دست او دریغ نمی کند.اما در شب کار اصلی او آغاز می شود، فریفتن مردان گناهکار و به قتل رساندن آنها و سپس فاش کردن واقعیت در مورد قربانیانش...
کارگران به دلیل بیماری اسرارآمیزی در دهکده ای کوچک رو به مرگ هستند.دکتر "تامسون" نمی تواند کاری انجام دهد بنابراین از "پروفسور جیمز فوربز" درخواست کمک می کند.او به همراه دخترش "سیلیوا" عازم دهکده می شوند.اما با ورود آنها دردسرهای زیادی شروع می شوند...
مردی غریبه در شب کریسمس وارد شهری کوچک شده و دست به اقداماتی زده که زندگی شش افسر پلیس را تهدید می کند. در حالیکه مردم شهر خود را برای تعطیلات آماده می کنند؛ مردی وارد ایستگاه پلیس شده و اعتراف به ارتکاب چندین فقره قتل می کند...