طاها رحمانی، دانشجوی اخراجی از دانشگاه، به عنوان راننده در یک آژانس کار می کند. او تحت تأثیر دوست صمیمی اش فؤاد و بر مبنای باورهای شان رأساً تصمیم به اصلاح جامعه و برخورد با کسانی می گیرند که مشهور به ترویج فساد هستند. فؤاد تنها راه اصلاح جامعه را در اعمال خشونت می داند و عقیده دارد جهان باید از مظاهر غفلت پاک شود. از همین رو به دوستش مأموریت می دهد تا زنی تن فروش به نام آهو شریفی را که با برادر کوچکش در محله آنها زندگی می کند، بکشد…
چهار دانشجو که هر کدام قدرت خارق العاده ای دارند متوجه می شوند که در دانشگاه آنها قتلهای عجیبی اتفاق می افتد. پس از تحقیق با قاتل روبرو می شوند. قاتل با کشتن افرادی که قدرت خارق العاده ای دارند به قدرت خود می افزاید...
کارن، سارا، و اِما به شهری کوچک در ایالت پنسیلوانیا می روند، جایی که در سال ۱۹۱۳ طی حادثه ای وحشتناک در یک معدن؛ تعداد زیادی از بچه ها زیر زمین به دام می افتند اما یک مشکل وجود دارد، آنها هنوز زنده هستند.......
«کاترين» (استايلز) و «رابرت تورن» (شرايبر)، ديپلمات امريکايي، کودک نوزادي را به فرزندي قبول مي کنند. اما «تورن» حقيقت را پس از چند سال و خيلي دير مي فهميد، اين که کودک، پسر بچه اي به نام «ديمين» (ديوي - فيش پاتريک)، همان ضد - مسيحي است که قرن ها پيش در کتب مقدس از آن سخن به ميان رفته است.
“کلمنت” یک معلم در فرانسه به همراه شوهرش “لوکاس” در خانه ای زندگی می کنند. ناگهان یک شب کلمنت با صداهای عجیب بیدار می شود. تمام چراغ ها خاموش، تلفن ها قطع و ماشین لوکاس رو دزدیده بودند. متوجه می شوند که فقط خودشان تنها نیستند. ناگهان نور عجیبی بیرون می بینند و در انبار پنهان می شوند و درخواست کمک می کنند اما کسی نیست اطرافشان و …
داستان فیلم درباره تولد دوباره ماهی های گوشت خوار باستانی در یک دریاچه است. «جیک» که فرزند کلانتر «جولی» است به عنوان راهنمای گردشگران همراه با یک گروه فیلمبرداری عازم دریاچه می شوند که…
شش ماه از نابودی یک ویروس جنون آمیز از جزایر بریتانیایی می گذرد. ارتش ایالات متحده اعلام می کند که در مبارزه با سرایت بیماری پیروز شده است و بازسازی کشور می تواند آغاز شود. با بازگشت اولین دسته مهاجران، یک خانواده دوباره متحد می شود… اما یکی از آن ها بدون این که خود آگاه باشد، راز وحشتناکی را با خود حمل می کند. این ویروس هنوز از بین نرفته است برای او هیچ علائم خارجی وجود ندارد و ….
سياره ي وحشت: گروهي از بازماندگان در يک شهر کوچک با زامبي ها مبارزه مي کنند. ضد مرگ: مردي رواني معروف به «مايک بدل کار» (راسل) دختران زيبا را با اتومبيلش به طرز فجيعي به قتل مي رساند...
جیم هالسی و گریس اندروز دو دانشجوی کالج هستند که با اتومبیلشان در زمان تعطیلات عید ایستر در حال سفر در جاده می باشند. آن ها در بین راه به یک مسافر مرموز بین راهی به اسم جان رایدر برخورده و او را سوار اتومبیل خود می کنند. اما در ادامه، مسافرت لذت بخش آن ها تبدیل به یک کابوس می شود چرا که آن ها متوجه می شوند این مسافر یک قاتل زنجیره ای دیوانه است که تصمیم دارد آن ها را به طرز وحشیانه ای به قتل برساند. ابتدا جیم و گریس موفق می شوند از چنگ رایدر بگریزند، اما رایدر شروع به تعقیب آن ها در مسیر می کند و این در حالی است که پلیس نیومکزیوکو نیز در تعقیب رایدر می باشد و …
دیوید به همراه همسرش امی در حال رانندگی در جاده ای خلوت است. این دو که با هم اختلاف دارند مشغول جر و بحث هستند که ناگهان با حیوانی وسط جاده روبرو می شوند و در نتیجه اتومبیل آنها خراب می شود و آنها به مسافرخانه ای در همان نزدیکی می روند ولی آنجا در واقع مسافر خانه نیست...
"بوم" که پس از رابطه ای پنهانی باردار شده است، از طرف معشوق خود رها می شود. پس از این اتفاق او نزد یک ساحره می رود تا معشوق سابق و خانواده اش را با جادوی سیاه نفرین کند. همه آنها در اتفاقاتی مشکوک کشته می شوند و...
کاترین وینتر متخصص توجیه علمی پدیده های غیر طبیعی و ناشناخته و استاد دانشگاه است که قبلاً یک مبلغ متعصب مسیحی بوده اما پس از از کشته شدن همسر و فرزندش ایمان خود را نسبت به دین از دست داده و زندگی اش را صرف مبارزه با خرافات مذهبی کرده است . در ادامه مردی به اسم داگ که در یک شهر کوچک معلم مدرسه است به کاترین اطلاع می دهد که آب رودخانه ای که از کنار شهرشان می گذرد بتازگی به رنگ قرمز درآمده و …