مردم بیگناه در خیابانهای نیویورک به دست یک افسر پلیس به قتل می رسند. در حالی که قتل ها افزایش می یابد و انجمن شهر تلاش می کند آنها را مخفی کند، "فرانک مک کرا" تحقیقات را بدست می گیرد. پلیس جوانی به نام "جک فارست" به عنوان مضنون اصلی دستگیر می شود و...
وقتی قلعه ایرلندی "پیتر پلانکت" که تبدیل به یک هتل شده در آستانه ورشکستگی قرار می گیرد،او تصمیم می گیرد با ادعای تسخیر شدن قلعه توجه مردم را جلب کند.اما با از راه رسیدن توریستی آمریکایی به همراه تعدادی روح واقعی دردسر آغاز می شود...
در مورد موجودی اسرارآمیز است که از سیاره ای بیگانه بر روی زمین فرود می آید. ساکنان شهری در آن نزدیکی حرفهای نوجوانانی که شاهد قدرت مخرب موجود بوده اند را باور نمی کنند و…
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
شهر کوچک ايست و يک در نيو انگلند. ورود جادوگري به نام «داريل وان هورن» (نيکلسن) زندگي «الکساندرا» (شر)، «جين» (ساراندون) و «ساکي» (فايفر) را دگرگون مي کند. اما آنان وقتي به روحيه ي سلطه جو و پليد جادوگر پي مي برند، با او از در مبارزه وارد مي شوند...
«لوسی امرسن» (ویست)، زنی تازه مطلقه، همراه دو پسر نوجوانش، «مایکل» (پاتریک) و «سام» (هیم)، نزد پدر خود در شهر کوچک سانتا کلارای کالیفرنیا می رود. گروهی از جوانان شرور به رهبری «دیوید» (ساترلند)، مایکل را به مخفیگاه خود می برند و در آنجا به او خون می نوشانند. چندی بعد «مایکل» حس می کند که آرام آرام بدل به یک خون آشام می شود و …
“چیف برودی” مرده است و پسر کوچکش نیز توسط کوسه کشته میشود. “مایکل” پسر برزگ “چیف” که یک زیست شناس دریایی است برای همدردی پیش مادر خود آمده و برای تغییر روحیه مادر خود او را به ساحلی دیگر میبرد. مایکل و دوستانش در هنگام کار با یک کوسه بزرگ برخورد میکنند. مایکل این موضوع را از مادر خود پنهان کرده و قصد انتقام دارد…
«جولیا» (هیگینز) و «لری کاتن» (رابینسن) به یک خانه ی قدیمی و بزرگ انگلیسی نقل مکان می کنند. غافل از این که نابرادری مرد، «فرانک» (چاپمن) که سابقا دل باخته ی «جولیا» بوده، اینک حالتی هیولاوار یافته و در یکی از نقاط دنج طبقه ی بالای منزل آنان در قالبی از استخوان های پوسیده زندگی می کند.
“نورمن بیتس” هنوز مسافرخانه کوچک خود را اداره کرده و اسکلتی را که مادر می نامد نگه داری می کند.یکی از مسافران او دختر جوانی است که صومعه محل زندگی اش را ترک کرده.روزی خبرنگاری سمج پیدایش شده و از او درباره گذشته اش سوال می کند…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
دانشمندى به نام « آندره » ( هديسن ) راهى براى انتقال ماده از جايى به جاى ديگر، از طريق تجزيهى آن به اتمهاى مجزا، توسط « دستگاه انتقال » مخصوصش اختراع مى كند. تا اين كه در جريان آزمايش، اتمهاى او با اتمهاى جسم مگسى كه به طور اتفاقى همراه او وارد دستگاه شده، درهم مى آميزد. « آندره » با ظاهرى نيمه مگس از دستگاه بيرون مى آيد...
زنی به نام لیندا (کیتاین) به انجمنی که دوستش براندون در آن عضو است و انجمن اویجا نامیده می شود علاقه مند می شود، اما غافل از اینکه این انجمن وحشتناکترین تجربه عمرش می شود…