کریستی سالها پس از یک تصادف رانندگی که چهره خواهر بزرگترش را بد کرده بود، به زادگاهش بازمی گردد. او که توسط تصادفی که در آن راننده بود تسخیر شده است، متوجه می شود که بدترین کابوس های او یا به حقیقت پیوسته اند یا در شرف تحقق هستند...
زن جوانی که مادرش هنگام به دنیا آمدن او فوت کرد، در بهشت یا جهنم با زندگی ابدی روبروست. او باید انتخاب کند که به چه کسی گوش دهد، فرشته نگهبانش، که در کودکی با او ملاقات کرده است یا شیطان...
سارا برای فرار از همسر بدسرپرستش، مرگ خود را جعل می کند و فرار می کند. طرح خوبی به نظر می رسد، درست است؟ متأسفانه، طولی نمی کشد که شوهرش که از او جدا شده، می فهمد و به دنبال اوستد. این بازی بین آنها مرگبار خواهد شد و به نظر می رسد که تنها یکی زنده می ماند....
در شهر کوچکی به نام Rockwell Falls در ایالت North Dakota جمعیتش برابر با 436 نفر است و برای بیش از 100 سال ثابت مانده است. در این شهر، هر کسی که تلاش میکند از آنجا خارج شود، با حوادث عجیب و مرگباری روبرو میشود. داستان فیلم حول محور استیو کدی است که به عنوان یک مامور سرشماری مریکا به این شهر فرستاده میشود. او در طول اقامت خود در این شهر، چندین راز و رمز و راز عجیب را کشف میکند. بعداً شخص میشود که ساکنان شهر به عدد 436 اهمیت مذهبی خاصی میدهند و...
یک مرد بیتفاوت و بیحوصله شاهد است که یک خونآشام یک ادم را میبلعد و چنان شیفته او میشود، او را تعقیب میکند و در زیرزمین به دام میاندازد تا دوباره نتواند بکشد...
فیلم با الهام از گزارشهای واقعی مشاهده گرگینه در شهرستان والوورث، ویسکانسین، داستان کلانتری محلی را دنبال میکند که در نهایت مجبور میشود بپذیرد که زنجیرهای از مرگهای هولناک به شکارچیای مرتبط است که هم DNA انسان و هم DNA گرگ را دارد.
استرلا تنها یک نوجوان باهوش و دانش آموز خوب است اما در مدرسه طرد شده است. او بیشتر وقت خود را به تنهایی در مدرسه یا در خانه می گذراند، کتاب های ترسناک می خواند یا فیلم های ترسناک تماشا می کند، در حالی که مادر بیوه اش آنجلا به عنوان پرستار در بیمارستان کار می کند. نویسنده مورد علاقه او استیون کینگ است و تنها دوستانش چهره چرمی و خون آشام هستند. آنجلا یک مشکل حل نشده دارد...
سال 2066: رپتورها منقرض نشدهاند و در چهار گوشه کهکشان تکثیر شدند و جای بسیار کمی برای انسان باقی گذاشتند. تنها امید برای نسل بشر گروهی از سربازان است...
در سیزدهم مارس سال 1997، پنج دوست که عازم لاس وگاس بودند، به طور تصادفی با کامیونی که متعلق به یک سرباز سابق بود، برخورد کردند. آنها که در یک جاده روستایی دور افتاده گرفتار شده بودند، شاهد یکی از بزرگترین مشاهدات یوفو در تاریخ خواهند بود...
در این بازگویی هولناک و مدرن از فرانکنشتاین مری شلی، یک جراح مغز و اعصاب، که وسواس زیادی به احیای گوشت مرده دارد، بیماران خود را می کشد و جسد را زنده می کند.
زوج جوانی به نام «جیمی» و «لیزا» بسته ای بی نام و نشان حاوی یک عروسک خیمه شب بازی به نام «بیلی» دریافت می کنند. چندی بعد لیزا به طرز مشکوکی به قتل می رسد و «جیمز» برای کشف راز قتل «لیزا» به شهر زادگاهش می رود…