هنگامی که یک مقام دولتی در تونل های لندن ناپدید می شود، پس از چندین گزارش از مفقود شدن افراد در همان مکان، اسکاتلندیارد شروع به جدی گرفتن این موضوع می کند...
جیمز رابرتسون یک نقاشی خریداری می کند که در آن چندین جادوگر در حال سوزانده شدن در آتش، به تصویر کشیده شده اند. یکی از این جادوگران شباهت ظاهری عجیب و غریبی به همسر جیمز، کریس، دارد. چندی بعد کریس ویژگی های شخصیتی جادوگری که در نقاشی به او شباهت داشت را پیدا می کند و با دو جادوگر دیگری که در جسم دو فرد دیگر حلول کرده اند همراه می شود. آن ها قصد دارند جیمز را به قتل برسانند؛ چرا که جیمز از نوادگان مردیست که مسئول سوزاندن این جادوگران بود...
دو خواهر قلعه خانوادگی خود را به ارث میبرند، که گفته میشود توسط جدشان که زنی موی کلاغی و جامه سرخپوش است و هر صد سال هفت قتل مرتکب میشود، تسخیر شده است.
شرکت تولید غذای گربه ی لوتس در بحران مالی قرار گرفته است. این شرکت تصمیم می گیرد برای خروج از این وضعیت، به یک منبع گوشت جدید و ارزان قیمت روی بیاورد: قبرستان محلی. تنها یک مشکل وجود دارد. گربه ها از طعم گوشت انسان خوششان آمده و به کشتن انسان روی آورده اند...
یک سفر باستان شناسی تابوت یک ملکه مصری را که به خاطر قدرت جادویی اش معروف است به لندن بازمی گرداند. روح او در قالب یک دختر جوان باز می گردد و اتفاقات عجیبی شروع می شود...
یک زوج متاهل در حالی که در هائیتی تعطیلات خود را سپری می کنند، با یک دوست قدیمی دکتر که در آنجا زندگی می کند ملاقات می کنند. دکتر ویلیامز فرمول دارویی جدیدی را اختراع کرده است و ...
زنی که از مرگ برادرزادهاش سالها گذشته، با تماسهای تلفنی عجیبی از او مواجه میشود. این تماسها با مرگهای پیاپی در خانواده همراه است و زن را در ترس و وحشت فرو میبرد.