در غرب وحشی، سوار مرگ، شخصیتی مرموز و ناشناخته، به پناهگاه مخوف خونآشامها قدم میگذارد. ورود به این پناهگاه وحشتناک، بهایی هولناک دارد: یک دوشیزه باکره.
زنی که ناامیدانه به دنبال پیدا کردن درمانی برای بیماری دخترش است، در یک مرکز تماس (کال سنتر) شغلی پیدا میکند، اما در آنجا توسط روحی که در ساختمان است، تسخیر میشود.
یک زن پس از یک حمله خشونتآمیز، برای یافتن آرامش و قدرت، شغل نگهبانی را انتخاب میکند. اما در تنهایی این شغل، با چیزی تاریکتر و ترسناکتر روبرو میشود...
دانشآموزان دبیرستان آکادمی هوشو سوار بر هواپیما بودند که در شرایطی مرموز سقوط کرد. قهرمان، اوریبه موتسومی و همکلاسی هایش در یک جزیره به ساحل می روند. مسافران زندهمانده تصمیم میگیرند منتظر آمدن کمک باشند، اما معلوم میشود که جزیره توسط حشرات غول پیکر زندگی میکند. موتسومی در یک ساحل از خواب بیدار می شود و همکلاسی خود ماتسئو آیومی را می یابد.
مردی به دنبال یافتن همسر خود در دنیایی آخرالزمانی است که توسط مردگان زنده غرق شده است ، و جایی که زنده ها به اندازه مردگان زنده خطرناک و کشنده هستند....
دو شکارچی جادوگر در اواخر قرن هفدهم به شهری کوچک در ماساچوست میروند تا به شایعاتی درباره پرستش شیطان رسیدگی کنند. اما در این سفر، خودشان تحت تأثیر نیروهای شیطانی قرار میگیرند و تغییر میکنند.
استنلی دورال، کارگردان بدنام مجموعهای از درامهای شدید وابسته به عشق شهوانی، به اولین فیلم خود، «زن تنها خدا» باز میگردد تا تفسیری صوتی برای اولین اکران بلوری فیلم از زمان توقیف آن در دهه 1970 ارائه کند.
اگرچه آنها به تعهدات خود عمل کرده اند، فرست و بالون مخفیانه راهب را ترک می کنند تا بتوانند زندگی غیرمذهبی داشته باشند، اما یک روح جدید شروع به تعقیب آنها می کند...