پِری نوجوان که ازدواج سنتیاش دچار مشکل شده، برای رفع آن، به آرشیوهای خانوادگی در سلیمانیه (دهه ۲۰۰۰) که پس از فوت زودرس مادرش توسط خویشاوندان ثبت شده، مراجعه میکند.
در یک مدرسه اصلاح و تربیت دورافتاده، دختری به نام اینگ در معرض قوانین بسیار سخت قرار دارد. با وقوع حوادث عجیب، او نمیداند که قربانی این رخدادهاست یا باعث و بانی آنها.
یک زن جوان پس از آگاهی از فوت پدرش، که از او جدا بوده است، به زادگاهش برمیگردد تا با حقایق گذشتهای به دست فراموشی سپرده شده و نیروی شومی که در گوشه و کنار خانه دوران کودکیاش پنهان شده، مواجه شود.
این فیلم به موضوع ظهور و ایجاد وحشت توسط یک جن شیطانی خاص به نام "جن اُم صِبیان" میپردازد و اشاره میکند که رویدادهای ماوراءالطبیعهٔ مربوط به آن، پس از ۲۰ سال اتفاق میافتند.
در بامداد ۸ ژانویه ۲۰۱۵، مردی با چتر سیاه وارد خانهای شد و مرتکب قتل دو نفر گردید. پیگیریهای این پرونده نشان داد که شاید حل نشدن بعضی از قتلها بهتر باشد.
مکس، جادوگر نوجوان، در شب هالووین به شکلی تصادفی با «دلقک شریر» برخورد میکند. او باید با زیرکی، قاتلی ماوراءالطبیعه را فریب دهد و از او پیشی بگیرد؛ قاتلی که جادوی او بسیار واقعی و مرگبار است و هر ترفندش به خونریزی ختم میشود.
این برنامه یا گروه قصد دارد اسرار پنهان و ماورایی املاک و مکانهایی مانند اتاقهای جنزده، مسافرخانههای قدیمی و خانههایی که ارواح در آنها ظاهر میشوند را بررسی کند.
در دنیایی پس از فاجعهای آخرالزمانی، ویروسی باعث شده تا انسانها به موجودات آدمخوار و خشن تبدیل شوند. در این میان، یک مادر داغدیده که همه چیزش را از دست داده، به یک کلبهی کوهستانی پناه میبرد. در این مکان دورافتاده، او با یک غریبهی زخمی روبهرو میشود که با خود قصهای پر از امید به همراه دارد.
سه دوست که توسط ایو (به دلیل مظنون بودن به دست داشتن در ناپدید شدن خواهرش) در جنگل به زمین بسته شدهاند، با تهدید مرگ مواجه هستند. ایو زیر آنها بامبوی سریعالرشد کاشته و به آنان فرصت داده است که تا پایان روز، یا اعتراف کنند و یا با فرورفتن بامبو در بدنشان کشته شوند.
داستانی ترسناک دربارهی سونگ-هی، مادری تنها که مشغول کار و تربیت فرزندش است. او برای مراقبت از دختر خردسالش، در سرتاسر خانه دوربینهای مداربسته نصب میکند، اما پس از این کار، وقایع ناگواری آغاز میشوند...
راهبه تالیا پس از مطلع شدن از مرگ دوستش تویی و تسخیر شدن دوست دیگرش، ترانگ، از قدرت واسطهگری خود برای جنگیری استفاده میکند. او به کمک کارآگاه اوه درمییابد که مادر تویی، یک شمن ویتنامی، عامل خودکشیهای زنجیرهای با استفاده از نفرین 'گو' است. برای نجات دختر تویی از این نفرین، تالیا تصمیم میگیرد نفرین را به بدن خود جذب و خود را فدا کند، اما پیش از آن با واقعیتی غیرمنتظره مواجه میشود.
یک زوج پس از پیدا کردن یک عروسک مرموز شبیه به جن، ناخواسته یک روح شیطانی را بیدار میکنند. حالا آنها باید تلاش کنند تا پیش از فرا رسیدن کریسمس و رقم خوردن سرنوشتشان، از یک شب هولناک و پُر از ترس جان به در ببرند.
در حین جشن تولد آنلاین، سَم غیب میشود. دوستانش که برای یافتن او به آپارتمانش میروند، خودشان نیز ناپدید میشوند. آنها برای نجات سَم و زنده ماندن، باید با فردی خطرناک از گذشته او مقابله کنند.
سوریا بعد از فوت مادرش، برای کشف هویت واقعی خود به کامبوج برمیگردد. در آنجا، با خانوادهای که از وجودشان بیخبر بوده آشنا میشود و همچنین ساختمانی قدیمی را مییابد که مملو از اسرار هولناک است.
لیوبا از شوهر بدرفتارش فرار کرده و به خلوتگاهی مرموز میرود. مواجهه با آیینها و کابوسهای عجیب، رازهایی را آشکار میکند و او باید بین فرار یا پذیرش سرنوشتی دهشتناک یکی را انتخاب کند.
در جریان پدیدهی «دلقکهای قاتل» در سال ۲۰۱۶، دکتر مارکز و پارکر درمییابند که منشأ آن یک قاتل سریالی زندانی به نام کین است که در حال جذب پیروان برای یک جنبش آنارشیستی است. پس از فرار کین، آنها باید نقشهی قتل او در هالووین را خنثی کنند.
یک سگ وفادار همراه با صاحبش، تاد، به خانهای روستایی نقل مکان میکند. او در آنجا متوجه نیروهای ماوراءطبیعهای میشود که در سایهها پنهان شدهاند. وقتی موجودات تاریک جان صاحبش را به خطر میاندازند، این سگ شجاع برای محافظت از او وارد نبرد میشود.
دانشمندان برای درمان یک بیماری خونی با استفاده از نانوتکنولوژی، کوسهای کوچک شده را به بدن بیمار تزریق میکنند. هنگامی که کوسه تهدیدآمیز میشود، تیمی از ماجراجویان برای از بین بردن آن وارد جریان خون فرد میشوند.