یک مدیر تحویل دارو به نام Raaghu شبها خانههایی را که به آنها دارو تحویل میدهد غارت میکند. اما یک حادثه غیرمنتظره باعث میشود که او در یک شب چندین معامله خلاف را انجام دهد و ...
دیندا یک دختر جوان با قدرتهای ویژه به مدرسه ماتا هاتی میرود تا بتواند قدرتش را کنترل کند. اما در این مدرسه، خطرات ناشناختهای از جمله روح شیطانی کونتیلاناک او را تعقیب میکنند. دیندا باید با کمک برادرانش و دوستانش، از خود و دیگران دفاع کند...
نامه دختری از کوزوو که به پدر گمشده اش تقدیم شده بود، در سازمان ملل خوانده شد که در آن او به طور علنی به زندگی دشوار صرب ها، به ویژه کودکان صرب در مناطق تحت محاصره می پردازد...
ویکاریا یک نوجوان باهوش است که معتقد است مرگ بیماری قابل درمان است. او پس از قتل وحشیانه برادرش، سفری خطرناک را آغاز می کند تا او را به زندگی بازگرداند...
چس و جان کانستانتین، ده سال بعد از اشتباه بزرگشان، برای درمان تریش، دختر چس که در خواب عمیق قرار گرفته است، به دنبال راه حل هستند. با همکاری پرستار کابوس، ملکه فرشتگان و خدای آتزک مرگ، ممکن است بتوانند شیطان بروول را فریب دهند و روح تریش را نجات دهند. اما در این دنیای سایهرو و جادوگر، همه چیز پیدا نیست و هزینهای باید پرداخت شود. کانستانتین باید از زیرزمین لس آنجلس گذشته، با شبحهای جهنم جنگیده و با نرگال، دشمن قسمخوردهاش رو به رو شود - در حالی که با خودش هم درگیر است!
چس چندلر و جان کانستانتین که محقق اسرارآمیزی است، ده سال پس از اشتباه فاجعهباری که مرتکب شدهاند، برای درمان دختر چس به نام تریش که به دلیل دست دادن به شیطان در کما فرو رفته است، تلاش میکنند.
یک روز معمولی در سال ۱۸۷۰ در منطقه ای به نام آریزونا گروهی از بازماندگان به رهبری مارشال فرانک در مقابل مردگان متـحرک ایستادگی می کنند. منبع این زامـبی ها شهری به نام کرومپیت است. گروه از هم جدا می شود تا راه حلی برای خلاصی از این وضعیت پیدا کند...
در اواخر جنگ جهانی دوم ، یک دانشمند آلمانی بر روی تکنولوژی جدیدی که به آنها این امکان را می دهد ارتشی از سربازان نامیرا داشته باشند ، کار می کند. ارتشی که پس از سال ها دوباره زنده شده اند و قصد نابودیِ همه چیز را دارند و…
"جو"، "مکس"، "گون" و "دیو" برنده یک مسابقه می شوند. سپس آنها به سفری گرانقیمت به سمت نیویورک می روند. وقتی وارد یک جت شخصی می شوند، از آنها خواسته می شوند موبایل های خود را کنار گذاشته و وارد یک بازی آنلاین شوند، اما آنها نمی دادند که این یک مسابقهی مرگ است...
مه، 1987. در حین بازگشت از یک کلوپ شبانه و پس از مصرف مواد، دختر تازه وارد شهر سارا و دوستش رِبه عروسکی را پیدا می کنند که لباسی به تن دارد. از آن لحظه زندگی آنها تبدیل به جهنم می شود...
هارلان دراکا که یک دمپیر، نیمه انسان و نیمه خون آشام است، اما او این را نمی داند. او که توسط کابوس های وحشتناکی رنج می برد، در بخارست جنگ زده سرگردان است و با پول درآوردن از رفع هیولاهای خیالی از روستاهای خرافاتی سرگرم است. اما وقتی توسط سربازانی که تحت حمله خون آشام های واقعی هستند، استخدام می شود، حقیقت را می فهمد. او باید با کمک دوستانش امیل کورجاک و تسلا دوبچک، یک استاد ترسناک را نابود کند..
رانی دختر بزرگ خانواده، که از چنگال شیطان نجات پیدا کرده بود، به همراه برادر کوچکترش تونی و عمویش بودی به شهر جاکارتا می رود تا زندگی جدیدی را شروع کند. اما آنها متوجه می شوند که شیطان هنوز دنبال آنهاست و قصد دارد رانی را به عنوان قربانی خود برای یک مراسم شوم استفاده کند...
رادو که توسط برادری از راهبان عارف برای کشتن همه دشمنان کلیسا آموزش دیده ، هیچ اطلاعی از نسل خونی خود ندارد . پدرش یک خون آشام، مادرش یک شیطان است و سرنوشت او را به قلعه پدرش می برد تا یک یادگار مقدس را برگرداند اما ...