در دوران سختی، میلز دخترش را به شیطان می فروشد. اما او موفق به فرار می شود و به سوی خانواده اش حرکت میکند، در راه با الهه آب، باغبان مهربان و شاهزاده در قلعه خود برخورد می کند...
انیمیشن جذاب خانواده هیولاها داستان خانواده ای است «ویشبن»ها خانواده ای خوشبختی نیستند. مادر و اما برای آنکه دوباره خانواده را دور هم جمع کنند، شبی برای خوشگذرانی ترتیب میدهند که…
پدره "کوکو" صاحبه یک سیرک می باشد ، زمانی که گروهی از پرندگان قلدر پدرش برای گرفتن سیرگ تهدید می کنند، کوکو برای دفاع از پدرش وارد یک ماجراجویی خنده دار و جالب میشود...
پس از شکست دادن قهرمانانه ملکه و پادشاه برفی، "گردا" همچنان نمی تواند به آرامش دست یابد. آرزوی او پیدا کردن والدینش است. بنابراین او بهمراه دوستانش عازم سفری ماجراجویانه برای پیدا کردن پدر و مادرش میشود و در این راه با چالش های هیجان انگیزی روبرو می شوند...
"داستی چوپر" هواپیمای کوچک قصه ما می خواهد پرواز را آغاز کند ولی ترس از ارتفاع مانع این کار میشود . او رویای برنده شدن در مسابقات هوایی را در سر می پروراند و در این راه تلاش دارد به کمک دوستان خود به موفقیت برسد و …
Cenerentola سعی دارد از زیر سلطه و ظلم نامادری و شش خواهر زاده اش همه در کنار هم اورا آزار می دهند خو را رها سازد. Cenerentola در دوران کودکی در جریان یک حادثه که ذاستان خبیثی پشت آن اس پدر و مادرش را توسط Megaride از دست می دهد.
این انیمیشن نیز همانند داستان های مشابه در مورد مبارزه دو نیروی خیر و شر است که در این میان موجودات بی گناه نیز در معرض خطر هستند. داستان به این صورت آغاز می شود که فرمانروای کل کهکشان به یکباره روح خود را بیرون از بدن خود می یابد! در درون یک ماسک که دسترسی به آن تقریبا غیر ممکن است. این ماسک در حادثه ای بر روی یک سیاره بسیار دور از مقر فرمانروایی به نام Bara Magna فرود می آید و در ادامه قالب و در واقع بدن جدیدی برای روح فرمانروا تشکیل می شود. اما نه به صورت اولی. بلکه این بار این پیکر بسیار خطرناک و قدرتمند شده است که رعب و وحشت را برای ساکنان سیاره رقم میزند. این حادثه شروع اتفاقات هیجان انگیز و دیدنی در ادامه انیمیشن است.
سایههای تار نگران بازگشت قهرمانانهی تائو به مترونوی هستند. آنها توانستهاند با کمک رباتهای عنکبوتی که میتوانند تارهای انبوه تولید کنند، شهر را در تسخیر خود درآورند. تائو که در پیلهیی گیر افتاده، خودش را آزاد میکند و به شکل یک ربات درمیآید. ظاهرش خیلی وحشتناک شده اما نیروهای جدیدی پیدا میکند که میتوانند به او برای بازپسگیری مترونوی کمک کنند ...
“تائولیگان” شش ماتوران را به عنوان نیرومندان “تائو مترو” برای مقابله با “مترونوی” انتخاب میکند. کمکم اوضاع شهر کاملاً به هم میریزد، چون ماتورانها دائماً در شهر ناپدید میشوند، “تائگا دوم” رفتارهای عجیبی میکند و تائولیگان را هم شکارچیان تاریکی اسیر کردهاند. “تائوواکاما” و پنج یار شجاعش باید ماسکهای قدرتشان را پیدا کنند و به مقابله با “واهیک” ستمگر بروند و تلاش کنند تائولیگان را آزاد کنند. اما در همین اوضاع و احوال، راز تاریکی مترونوی برملا میشود ...
جزیرهی “ماتانوی” باید با تهدیدی بزرگ به نام “ماکوتا” مواجه شود، تنها اُمید برای زنده ماندن ساکنان جزیره، دو روستایی هستند که باید هفتمین “توآ” را پیدا کرده و “ماسک نور” را به او تحویل دهند ...
هنگامی که گینتوکی در سینما مشغول به فعالیت بود ، متوجه می شود که شخصی بطور غیر قانونی مشغول فیلم برداری از پرده سینما می باشد . به همین دلیل او شروع به تعقیب این شخص می کند و ...