بعد از یک آشنایی ناگهانی ، مرد و زن در یک رفت و آمد خانوادگی خودشان را شیفته ی یکدیگر می یابند و همچنین در این ماجرا بچه هایشان به یکدیگر وابسته می شوند …
2 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
فیلم «نبرد دو جنس» درباره مسابقه تنیس سال 1973 بین «بیلی جین کینگ» و «بابی ریگز» می باشد که به پر بیننده ترین رویداد ورزشی تلویزیونی تاریخ تبدیل گردید...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 45 جایزه دیگر.
سه اعجوبه که هر کدام در زمینهای متفاوت نابغهاند، بهمراه مادرشان در یک خانه زندگی می کنند. پدرشان هم که مدتها پیش ترکشان کرده، اکنون بازگشته است تا مسائل را روبه راه کند.
ساتر کیلی پسر نوجوانی است که از زندگی اش رضایت کامل دارد اما مشکل او این است که هدفی را در زندگی اش دنبال نکرده و فقط در روز زندگی میکند. اما زمانی که ساتر با دوست دختر عجیب و غریبش روبرو می شود، فلسفه زندگی اش دستخوش تغییراتی می شود و ...
باب اسفنجی و دوستانش در شهر زیرآبی خودشان، «مایو کنار» حضور دارند اما با اتفاقی ناگهانی تبدیل به ابرقهرمانانی کامپیوتری میشوند که باید دنیا را نجات دهند…
"کیت" (الکساندرا داداریو) و "مگ" (کیت آپتون) دو دوست صمیمی در فرودگاه منتظرند تا وضعیت هوا مساعد شود و هواپیمایشان بتواند از زمین بلند شود. در همین اوضاع آنها با یک مرد جوان و جذاب آشنا می شوند و سپس رقابتی سخت برای به دست آوردن او، میان این دو دوست شکل میگیرد...
یکی از کارکنان باتجربهی پلیس به ماموریتی مخفی فرستاده میشود تا خانوادهای را تحت نظر بگیرد. اما در این بین وی مورد بخشش و مهربانی کودک نه ساله و بااستعداد خانواده قرار میگیرد و…
داستان فیلم درباره پسری به نام الکساندر است که مایه ی ننگ خانواده اش است و خانواده اش هیچ برنامه ای برای شرکت در جشن تولدش ندارند. الکساندر که شدیداً دلش به حال خودش میسوزد ، نیمه شب تولدش برای خود یک ظرف بستنی گردویی میریزد و آرزو میکند تا بقیه ی اعضای خانواده یک روز دردِ زندگی ای را که او خوب با آن آشنا است را تجربه کنند و…
پس از درگ اتومبیل کانورتیبل قدیمی خود در حوالی پالم اسپرینگز ، یک خلبان بازنشسته ناسا مجوز خود را از دست می دهد. او که مجبور به استفاده از حمل و نقل عمومی می شود ، با کارولین ملاقات می کند و به او علاقه مند می شود ...
سه مادر پُرکار که هیچ قردانی از زحماتشان نمی شود برای خلاص شدن از زندگی روزمره، تصمیم می گیرند خودشان را از قید و بندهای زندگی رها کرده و برای شاد بودن آزادی عمل بیشتری را در اختیار خود قرار دهند… ...
جو یک معلم موسیقی است که زندگی اش بر وفق مرادش نبوده است. او به موسیقی جاز علاقه ی زیادی دارد و در نواختن موسیقی نیز مهارت دارد. او به دنیایی دیگر سفر کرده تا به یک نفر کمک کند که علاقه ی واقعی اش را پیدا کتد. او بعد از این اتفاق متوجه می شود که داشتن روح به چه معناست.