دختر جوانی تصمیم می گیرد به یک اسکادران هوسار بپیوندد و با ناپلئون بجنگد. او که بهعنوان یک مرد لباس میپوشد، به سختی میتواند خود را با سبک زندگی بیرحمانه هوسار تطبیق دهد...
والتر گولیک بعد از اتمام سربازی اش به عنوان مربی یک باشگاه ورزشی مشغول به کار میشود ولی مدیر آنجا فکر میکند که والتر پتانسیل تبدیل شدن به یک قهرمان ملی را دارد...
داستان در مورد سه نوجوان سرکش به نام های "جانی" ، "بیل" و "برت" است که خود را با جامعه در تضاد می یابند. با رعایت قانون، آنها با یک مربی محلی که به آنها راهی برای بهتر شدن ارائه می دهد، دیدار می کنند ...
آرتی یک دکتر سخت کوش و خوب است که باور دارد باید از استعدادش فقط برای آسایش و درمان بیماران استفاده کند ولی نامزدش که او نیز دکتر است خلاف نظرش را دارد و ...
بیلی و گروهش برای شرکت در یک مسابقه ی آواز در هواپیمایی در حال سفر هستند. در این هواپیما اَن برایانت هم حضور دارد. پدر ان او را به این سفر فرستاده است تا شیفتگی او نسبت به ستاره ی پاپ، لری گرینجر، را متوقف کند. این هواپیما مجبور به بازگشت به فرودگاه می شود و بیلی و گروهش ان را متقاعد می کنند که به آن ها پیوسته و برای پیدا کردن لری، کلوب های شبانه ی لندن را با هم بگردند...
یک افسر ارتش به کوههای اسموکی برمیگردد و سعی میکند تا دوستانش را متقاعد کند که به ارتش اجازه دهند یک سایت موشکی در زمینشان بسازند. هنگامی که او به آنجا می رسد، متوجه می شود که یک پسر عموی شبیه به هم دارد...
فیلم درباره چهار مکانیک حمل و نقل لندن است که تلاش می کنند یک سرویس مسافرتی اروپایی را با اتوبوس دو طبقه اداره کنند. در طول راه، آنها یک دختر آمریکایی را که در حال فرار از ستاره شدن است، مامور مطبوعاتی او و مادر خود را انتخاب می کنند...
مشکلات مالی مارگارت، بیوهای از بوستون را مجبور میکند تا با سه فرزندش به حومه شهر نقل مکان کند. آنها با کمک سرپرست خود شروع به بازسازی زندگی خود می کنند...
"آلف هیچنز" پسری است که شغلی ندارد، با دوستش "مریلین" رابطه ای ناپایدار برقرار کرده و آرزوی رسیدن به موفقیت در تجارت موسیقی را دارد. موسیقی پاپ شاد، با پیش زمینه ای درباره طبقه کارگر، با اجرا در مکانهای اصلی لندن کاری است که او می کند ....
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
بیتل ها، »جان لنن«، »پل مکارتنی«، »جرج هریسن« و »رینگو استار«، با قطار به لندن می روند تا در تلویزیون کنسرتی اجرا کنند. علاوه بر مدیر برنامه، »نورم« (راسینگتن) و دستیارش، »شیک« (جونکین)، پدر بزرگ »مکارتی« (برامبل) نیز با آنان هم راه است…
یک خواننده جوان که در ناپل به خدمت سربازی می رود، عاشق یک دختر ثروتمند شیک می شود و عشق واقعی خود را فراموش می کند: دختر سرهنگش. آیا او به او برمی گردد؟...