«ژان پل» (دلون) و «ماریان» (اشنایدر) برای تعطیلات تابستانی، به ویلای دوستی در جنوب فرانسه رفته اند. خلوت خوشایند آنان را «هاری» (رونه) دوست «ژان پل» و محبوب سابق «ماریان» بر هم می زند. او هم راه با دخترش، «پنه لوپه» (برکین) سر می رسد…
داستان زندگي «ورجيل استارکول» (آلن): او از کودکي مورد آزار بچه هاي قوي تر از خودش قرار مي گيرد. در نوجواني به نوازندگي ويولن سل رو مي آورد، اما موفقيتي کسب نمي کند و به کارهاي خلاف کشيده مي شود...
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
در یک گردهمایی عمومی، در کشوری ناشناخته، یکی از مخالفان حکومت که در این گردهمایی قصد سخنرانی دارد، مورد حمله قرار می گیرد و کشته می شود.با تحقیقات یک دادستان باهوش، حقایقی آشکار می شود...
کوری (دلون) پس از پنج سال حبس از زندان آزاد می شود. کمی بعد او با ووگل (ولونته)، خلافکار فراری، و ژانسن (مونتان)، پلیس سابق الکلی و تیراندازی چابک دست هم راه می شود. آنان با موفقیت چهار میلیون دلار جواهرات باارزش را از محل نمایش شان می دزدند و در این جا متوجه می شوند که مال خرشان معامله را برهم زده است...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
یکی از بازرسان پلیس رم (ولونته)، طی سال ها شبکه ی عظیمی از جاسوس ها، پلیس ها و خبرچین ها ایجاد کرده که همگی در خدمت تثبیت ارزش های اجتماعی و سیاسی حاکم، هم چنین نابودی عناصر ضد نظام فعالیت می کنند.
خلافکاری به نام «کاس دولین» (فاکس) در گریز از چنگ پلیس و افراد تشکیلات رئیس خود به تالار نایتینگ هیل می رود و خود را یک شعبده باز بی کار جا می زند. اما صاب تالار، خواننده ی بازنشسته ی پاپ، «ترنر» (جاگر) که حدس زده «کاس» خلافکار است، سعی می کند «به ذهن او رسوخ کند».
«ستوان ورجیل تیبز» (پواتیه) از اراده پلیس سن فرانسیسکو، عازم بازگشت به خانه، نزد همسرش، «والری» (مکنر) و دو فرزندش است که تلفنی خبر قتل دختری را به او میدهند و این که «پدر لوگان شارپ» (لندا) - یک کشیش محلی و از مبارزان حقوق اقلیتها - هنگام خروج از خانه دختر دیده شده است. در بازجوئی، «شارپ» میگوید که از آپارتمان بازدید کرده تنها به این دلیل که دخترک از مریدانش بوده است. «تیبز» و همکارش، «کِنِر» (شاینر) در تحقیقات بعدی، به مظنونان دیگری میرسند که....…
فیلم زندگی "جی جی" آرایشگری سابق که به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده را روایت می کند.او زندگی اش را با معامله کردن برای "ویوان" می گذراند.روزی او با دختری به نام "پارم" آشنا شده و عاشق او می شود و...
بعد اینکه یک گروهک انقلابی به یک مرکز فرماندهی خلافکاران حمله می کنند و مقداری هروئین به ارزش 5 میلیون دلار رو برای جلوگیری از پخش شدنش به سرقت میبرن و .....
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین دریافت 3 جایزه دیگر.
اواخر دهه ي 1950. «هالي» (اسپيسک) و پدرش (اوتس)، پس از مرگ مادر، تکزاس را به مقصد شهري در داکوتاي جنوبي ترک مي کنند. در اين جا «هالي» پانزده ساله با «کيت» بيست و پنج ساله (شين) آشنا مي شود. چندي بعد «هالي» پدرش را مي کشد و هم راه «کيت» به جنگل فرار مي کند …
: دوستان “ادی” همگی بدنام هستند.به عنوان یک اوباهش سطح پائین او در آستانه بازگشت به زندان است.برای رهایی از این ماجرا او با دادن اطلاعات درباره اسلحه های گمشده و پلیس فدرال با آنها معامله می کند …