یک فرد شرور به دنبال یک نقاشی ارزشمند از فان دیک که اخیرا از گالری پاریس دزدیده شده، سوار قطار سریع السیر رم می شود. اما از بد ماجرا می فهمد که قطار پر از مسافران شیک پوش و طبقه بالای جامعه است؛ از جمله آنها دو عاشق غیرمشروع، یک گلفباز متعصب بسیار سمج، یک رییس پلیس فرانسوی و یک ستاره فیلم های صامت آمریکایی. هر کدام از آنها می تواند آن نقاشی ای را که او اشتیاق به یافتنش دارد، همراه خود داشته باشد...
دکتری که دست بر قضا "روانشناس" هم می باشد به قتلی اعتراف می کند. تنها مشکل این است که قتلی که او به آن اعتراف کرده است هنوز اتفاق نیفتاده است. اگرچه اجساد مرده اکنون در همه جا پیدا می شوند...
نورا موران، زن جوانی ست که گذشته ای سخت و تراژیک دارد،او به جرم قتلی که مرتکب نشده به مرگ محکوم می شود. و می تواند به راحتی واقعیت را فاش و جان خود را نجات دهد،اما...
جری، گزارشگری جوان روزنامه، تحت تاثیر جذابیت و زیبایی باربارا، دختر متهم به قتل، قرار میگیرد. او با وجود شواهد متعدد و قوی علیه باربارا، مصمم است بیگناهی او را اثبات کند.
« باب » ( بنكس ) و « جیل » ( بست ) « لارنس » زوجى انگلیسى هستند كه تعطیلات را با دخترشان، « بتى » ( پیلبیم ) در سوییس مىگذرانند. « لویى برنار » ( فرهنه )، مردى فرانسوى كه با آنان دوست شده ناگهان به قتل مىرسد، اما پیش از مرگ رازى را فاش مىكند: نقشهى ترور یك دیپلمات كه به زیان دولت انگلستان خواهد بود...
داستان یک زندانی مشروط که در مرخصی اش از زندان به مردی که به یک زن یورش می برد و از ترس اینکه مبادا او را کشته باشد، پا به فرار می گذارد. اما نه، او این کار را نکرد. فیلمی از کتاب "زنی در تاریکی" به قلم "داشیل همت"...