اطلاعیه
کاربر عزیز
درخواست فیلم و سریال باز شد. از پنل کاربری یا منو بالا درخواست خود را ارسال کنید.
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
چوپانی از اهالی جزیره کُرس حاضر نمیشود زمینهای ساحلی خود را به تبهکاران بفروشد. او پس از آنکه پسر یکی از گانگسترها را که برای تهدیدش آمده بود به شدت زخمی میکند، هدف یک تعقیب و گریز بیامان و خشونتآمیز قرار میگیرد.
خواهر و برادر، مگان و نوآ، به طور اتفاقی جسدی را در زیرزمین خانهی پدریشان پیدا میکنند که مدتهاست دفن شده. این کشف، آنها را به اعماق دنیای پر پیچ و خم جنایت و قتل میکشاند.
این داستان توضیح میدهد که چگونه کتاب «میشل به یاد میآورد»، که خاطرات یک روانپزشک و بیمارش است، موجب آغاز «وحشت شیطانی» در دهه ۱۹۸۰ شد. در این کتاب، با استفاده از روش «درمان بازیابی حافظه» ادعا شده بود که میشل توسط شیطانپرستان بچهدزد ربوده شده است.
به دنبال موفقیت پروژهٔ «جزیرهٔ اسرارآمیز»، برنامههایی برای توسعهٔ آن مطرح میشود. در همین راستا، اعضای تیم جزیره با همکاران خود از «کوهستان اسرارآمیز» ملاقات میکنند تا یک بازی دوستانهٔ معمای قتل را اجرا کنند. اما این بازی با رخ دادن یک قتل واقعی و آشکار، به شکلی ناگهانی به پایان میرسد.
یک قاتل زنجیرهای که از کارهایش پشیمان است و آرزوی مرگ خود را دارد، با امیال درونی خود کلنجار میرود؛ در همین حال، یک کارآگاه پلیس در شهری کوچک، با وجود درگیریهای روحی خود، در حال تعقیب اوست تا به این کشتار پایان دهد.
یک افسر پلیس فاسد که برای یک رئیس تبهکار کار میکند، در حالی که اداره بازرسی داخلی در تعقیب اوست، مجبور است رقبای خود را از میان بردارد تا بتواند زنده بماند و از شهر فرار کند.
برایانت با یک نوجوان پر دردسردوست می شود و او را با هنرهای رزمی آشنا می کند. همانطور که گذشته مرموز و خطرناک برایانت سراغ او می آید ، او مجبور به مبارزه مرگ و زندگی می شود تا نام خود را پاک کند...
کلر لوئیس، زن نابینایی است که نسبت به دختر شش سالهاش، برایر، بیش از حد محتاط است. وقتی برایر در روز کریسمس گم میشود، کلر با بدترین کابوس خود روبرو میشود و در تاریکی به دنبال پیدا کردن او میرود.
در میان حلقههای جرم و جنایت مرتبط با مواد مخدر، خبرچینهای موسوم به «یابا» اقدام به فروش اطلاعات مجرمان میکنند. مجرمان نیز از این اطلاعات به منظور تخفیف در مجازاتهای خود بهره میبرند و در مقابل، نیروهای انتظامی از آن برای انجام دستگیریها استفاده میکنند. بدین ترتیب، «یابا»، پلیس و دادستانها یک مثلث اساسی و تعیینکننده را شکل میدهند.
سو-یونِ ۱۳ ساله پس از مرگ مادربزرگش تنها میماند. او که در صورت عدم یافتن سرپرست، باید به مرکزی برای نگهداری از کودکان سپرده شود، زوجی را میبیند که توجهش را جلب میکنند. این زوج در حال به فرزندی پذیرفتن دختر هفت سالهای به نام سون-یول هستند و بسیار خوشحال به نظر میرسند. سو-یون سعی میکند به سون-یول نزدیک شود، اما متوجه رفتارهای مشکوکی از او میشود.
یک چهره قدرتمند در صنعت موسیقی نیویورک، با یک نقشه اخاذی پیچیده مواجه میشود و در یک تصمیم سرنوشتساز قرار میگیرد. این داستان، روایتی مدرن از فیلم کلاسیک «بالا و پایین» کوروساوا است.
یوناتان، کارشناس ساعت، با یک کلاهبردار به نام اریک شریک میشود و شیفته زندگی او میگردد. وقتی سارقی به نام "جو" به سفارش اریک، پنج نقاشی را از موزهای در پاریس میدزدد، هر سه نفر درگیر اتفاقات خطرناکی میشوند. این داستان واقعی نشان میدهد که یک سرقت بزرگ کار افراد آماتور نیست.
چهار بازنشستهی پرشور اوقات خود را با حل کردن پروندههای قتل قدیمی برای سرگرمی میگذرانند، اما کارآگاهبازی آنها زمانی هیجانانگیز میشود که ناگهان با یک معمای جنایی واقعی روبرو میشوند.
این داستان در مورد یک پلیس شرافتمند است که شغل خود را تغییر داده و به مربیگری روی آورده است. او به شاگردانش کمک میکند تا با مشکلات و پیچیدگیهای گوناگون زندگی خود کنار بیایند.
در دل کوچههای تودرتوی شرق امان، ماجرایی جنایی آغاز میشود. یک فرد باجگیر با اقدامات خود، مجموعهای از حوادث پیشبینینشده را به جریان میاندازد. این وقایع باعث میشود مسیر زندگی ساکنان به شکلی غیرقابل کنترل به هم گره بخورد و به سمت بینظمی و آشفتگی پیش برود.
در یک شهر بومی آلاسکایی، یک بازیگر محترم «ایناوپیاق» پس از مجموعهای از جنایات خشونتآمیز به یک فراری تبدیل میشود. پس از دستگیری، او اطمینان میدهد که «ایناکونها»، موجودات افسانهای فرهنگ او، بر اعمالش تأثیر گذاشتهاند.
در دبیرستان "زا اسکولو"، یک باند مافیایی به رهبری ایووس، تونی را وادار به دزدیدن یک جعبهی مرموز میکند. در نهایت مشخص میشود که ایووس نقشهای دارد که میخواهد آن را در جشن مدرسه عملی کند.