اطلاعیه
کاربران عزیزی که اکانت خود را به بات تلگرام ما متصل می‌کنند، علاوه بر دسترسی به خدمات ویژه، کدهای تخفیف اختصاصی نیز دریافت خواهند کرد.
فقط کافی است همین حالا از طریق لینک زیر اکانت خود را به تلگرام متصل کنید و از مزایای ویژه بهره‌مند شوید: اتصال اکانت به تلگرام
مدیریت نایت مووی
آلیسون عاشق فیلیپ توسعه دهنده نرم افزار میلیاردر می شود و به زودی ازدواج می کنند. او شروع به مشکوک شدن شوهرش در مرگ همسر قبلی اش می کند. آیا او رازهایی را از او پنهان می کند؟..
یک فروشنده مواد مخدر جوان در حالی که در میان مردان باند خود با اختلال روبرو می شود و به او پیشنهاد می شود که به عنوان خواننده رگیتون فعالیت کند، عاشق می شود...
4 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 68 جایزه دیگر.
«باربارا کاوت» (دنچ) سال هاست که در يک مدرسه ي بريتانيايي تدريس مي کند. «شبا هارت» (بلانشت) مورد توجه «باربارا» قرار مي گيرد و اين دو خيلي زود دوست مي شوند. تا اين که يک شب که «باربارا» تا ديروقت در مدرسه مانده شاهد صحنه اي مي شود که نمي بايست مي ديد. حالا او چيزي را مي داند که افشايش ممکن است زندگي خانوادگي «شبا» را به خطر اندازد...
یک مامور مخفی DEA از نیروی وحشیانه استفاده می کند تا نوار عمویش را از شر دونده های بی رحمانه مواد مخدر نجات دهد که قصد دارند این چاله آبیاری را متعلق به خود بدانند...
یک نوجوان جاه طلب از هارلم سعی می کند برای فرار از زندگی پر از خشونت و مواد مخدر، بورسیه تحصیلی دانشگاهی بگیرد، اما رابطه عاشقانه با یک دلال او را از هدفش دور می کند...
دنی (رابرت دیوی) و جورج (چاز پالمینتری) که زمانی یکی از محبوب ترین دو واپ های دوو در دهه 1960 بودند، اکنون به سختی در تجارت موسیقی امرار معاش می کنند. در حالی که مدیر وفادار آنها (پیتر بوگدانوویچ) برای یافتن کنسرت‌های آنها تلاش می‌کند، دنی و جورج تصمیم می‌گیرند حساب‌های بانکی خود را به روش قدیمی افزایش دهند…
یک ذهن‌شناس مشهور که نام مأموران مخفی خارجی در خاورمیانه را در اختیار دارد، می‌خواهد این اطلاعات را در اختیار آدم ربایان بگذارد، مگر اینکه ظرف 24 ساعت باج گزافی پرداخت شود...
آرتور بشاپ (جیسون استاتهام) یک قاتل حرفه ای است که تخصص و خدمات منحصر به فرد خود را در اختیار یک کمپانی گذاشته؛ کمپانی ای که گروهی از تبهکاران سطح بالا آن را اداره می کنند. بیشاپ یک حرفه ای کمال گراست که دوست دارد برای کشتن قربانیان اش سناریوهای ظریف و پیچیده طراحی کند…
چهار دوست صمیمی، برای کمک به یکی از اقوام بیمار یکی از خودشان، تصمیم می‌گیرند که از بانک سرقت کنند. آنها این کار را در مراسم فارغ‌التحصیلی خود انجام می‌دهند...
وقتی یک نفر به نام بادی تصمیم میگیرد که چشم اشخاص مملکتی را به سمت خودش برگرداند و بر علیه جانیان حرکت کند به نظر میرسد که افراد خیلی زیادی میخواهند مطمئن شوند که او دیگر نفس نمیکشد...
دو پسر که برای یک حلقه برده‌داری سفید کار می‌کنند به رئیس خود خیانت می‌کنند و سعی می‌کنند به دختران بومی برزیلی که ربوده‌اند کمک کنند تا از جنگل فرار کنند...
