در این داستان، دو عاشق سرسخت و مصمم، رابطهای پیچیده و پرفراز و نشیب را تجربه میکنند. رابطهای که در آن، آتش عشق و کشمکشهای درونی به هم گره خورده و سفری مشترک را میسازد که حاصل آن، پیوندی عمیق و پرشور میان آن دو است.
داستان درباره دو هنرمند به نامهای اِنتوی و لورینا است که در دهه ۹۰ میلادی، با هدف رسیدن به شهرت در دنیای موسیقی پاپ فیلیپین، تلاش میکنند. آنها یک بار در رسیدن به آرزوهایشان شکست خوردهاند و حالا این سوال مطرح است که آیا این بار میتوانند به قله موفقیت برسند؟
آنتوان، خوانندهی هفتاد ساله، قصد خودکشی دارد، اما در قطار به سمت ژنو، با ویکتوار، طرفدار عجیب و غریبش، آشنا میشود که از طریق ماجراجوییهای غیرمنتظرهشان، قصد او را از بین میبرد و پیوندی غیرمنتظره بین آنها شکل میگیرد.
در سال ۱۹۹۹، یک زرگر به زادگاهش بازمیگردد. این بازگشت خاطرات عشق تابستانی او را با یک خیاط که ۲۵ سال پیش اتفاق افتاده بود، زنده میکند. با وجود اختلاف سنی بین آنها، زرگر سوگند یاد میکند که داستان عشقشان را بازنویسی کند، اما پس از بازگشت برای یافتن خیاط با مشکل مواجه میشود.
یک زوج در آستانه طلاق، به نامهای جیمز و میشل، به صورت جادویی بدنهایشان با یکدیگر عوض میشود. آنها با تجربه کردن زندگی از دیدگاه هم، مشکلاتشان را درک کرده و دوباره عاشق هم میشوند.
داستان درباره کتابفروشی مجرد است که در دنیای رویاهای خود زندگی میکند. او برای اینکه زندگی عاشقانهاش را بهبود بخشد، مجبور میشود به آرزوی خود برای نویسنده شدن جامه عمل بپوشاند.
چانچال، دختری که در گذشته به عنوان ملکه دانشگاه شناخته میشد، حالا یک زن خانهدار جوان است که در روزمرگی و یکنواختی زندگیاش گرفتار شده است. او تصمیم میگیرد...
در سال ۲۰۰۳، میناتو و میو در دبیرستان اوکیناوا با یکدیگر آشنا میشوند. علاقه مشترکشان به موسیقی، آنها را به هم نزدیک میکند و در روز فارغالتحصیلی میناتو، رابطهای عاشقانه بینشان شکل میگیرد. پس از مدت کوتاهی، مادر میناتو بر اثر بیماری فوت میکند...
«آنابل» که دختری لوس و بینظم است، تقریباً همه چیزش را در یک شب از دست میدهد: ارثیه، خانه و رابطهاش. تمام این اتفاقات هم در روز تولدش میافتد. برای بدتر شدن اوضاع، شب را در زندان به پایان میرساند. وقتی شرایط آرام میشود، آنابل متوجه میشود که باید زندگیاش را سر و سامان دهد. اما تغییر کردن... کار آسانی نیست. و همانطور که مشخص میشود، آنا...
یک کارمند هتل بدبین و کنایهگو در جزیره کوراسائو، در یک حلقه زمانی گرفتار شده و مجبور است هر روز را از نو تجربه کند. زندگی تکراری و ملالآور او با ورود یک ستاره سینمای خوشسیما، به شکل غیرمنتظرهای تغییر میکند. این بازیگر مشهور ممکن است راه حلی برای پایان دادن به این وضعیت غیرعادی و تکرار روزها باشد.
داستان در اوایل دهه ۲۰۰۰ روایت میشود، زمانی که نامههای دستنویس احساسات پنهان را منتقل میکردند و عشق، هم زیبا بود و هم ناپایدار. این روایت، سرگذشت دو نفر را به تصویر میکشد که با دردهای مشترک به هم نزدیک شدند، با عشق یکدیگر را التیام بخشیدند، اما در نهایت تقدیر آنها را محک زد.
برونو، پدر مجردی که پس از پایان درمان سلامت روان همسر سابقش، تری، مجبور است به مدت ۳۰ شب با او زندگی کند، باید دید آیا میتواند در این شرایط آشفته دوام بیاورد یا خیر.
اود، جوانی از اهالی بوتون، دل به دختری به نام آده میبازد که از بالی به آنجا مهاجرت کرده است. رابطه آنها در ابتدا بسیار خوب پیش میرفت و آنچنان زیبا بود که گویا دنیای هستی تنها متعلق به این دو نفر است.
یوهان خاطرات خود را از عشقی عمیق به معلم فرانسهاش مینویسد. مادر و مادربزرگش با خواندن این نوشتههای خصوصی، ابتدا وحشت میکنند اما در نهایت تحت تأثیر قدرت قلم و داستانپردازی او قرار میگیرند.
جویس، زنی جسور و سر به هوا، در روز عروسی خود با جسارتی غیرقابل انتظار، "نه" قاطعی میگوید و مسیر زندگی خود را به کلی تغییر میدهد. او از ساحل عاجی، سرزمین مادری خود، دل میکَنَد و به سوی گوانگژو، شهری پررمز و راز در چین، رهسپار میشود. در این سفر پرفراز و نشیب، جویس با چالشهای متعددی روبرو میشود و باید با تمام توان برای ساختن زندگی جدیدی تلاش کند.
یک کسب و کار خانوادگی برای زیباسازی محله تحت فشار است که فروخته شود. یک گانگستر محلی برای نجات آن نقشهای میکشد و در این میان، دو نفر که به دنبال عشق هستند، به هم میرسند.
گائو ران، دختر بسکتبالیستی با قد ۱۸۰ سانتیمتر، به دنبال فردی به نام گاد دونگ لی بود. پس از اینکه گاد دونگ لی او را رد کرد، گائو ران به طور غیرمنتظرهای با طراح و دکوراتوری به نام ژانگ یانگ روبرو میشود و به طور اتفاقی طرح او را خراب میکند. گائو ران برای جبران خسارتی که به او وارد کرده است، مدل ژانگ یانگ میشود. در این روند، او خود را درگیر مجموعهای از موقعیتهای خجالتآور مییابد...