در این فسمت چهارم از ارباب آرزو هایی که از جهنم برخاسته ،جن عشق فنا ناپذیر با خود را با سه ارزوی بر روی قربانی زیبای جدیدش که لیسا نام دارد اجرا می کند.
هیروکی یک دانشجوی دبیرستانى تنهاست و یك دختر دوست داشتنی را تعقیب می کند، اما یک دختر اسرارآمیز در زندگی او ظاهر می شود. آیا او فداکاری میكند و از عشقش میگذرد...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 88 جایزه و نامزد دریافت 145 جایزه دیگر.
بعضی وقتا زندگی آنطور که ازش انتظار داریم پیش نمیرود. "پت سولاتانو" همه چیزش را باخته. خانهاش، شغلش و حتی همسرش. هم اکنون او بر بازسازی زندگیش مصمم است و میخواهد رابطهش با همسرش را درست کند ولی باید شرایط سختی را پشتسر بگذارد...
"اوکازاکی تومویا" دانش آموزش سال سوم هستش که غالبا هیچ وقت درسش را جدی نمی گیرد همیشه سر کلاس ها دیر می کند و همکلاسی های خود را آزارمی دهد مخصوصا کسانیکه درحال آماده کردن خود برای امتحان های فارغ التحصیلی هستند در واقع این " اوکازاکی " داستان ما هیچ دوست نزدیکی برای خودش نداره ولی عشق دختر قصه ی ما "کلاناد" این پسره رو مجبور می کنه که تغییر کنه ...
"هلنا" یک متخصص بیهوشی است که دائم قرص ضدافسردگی مصرف می کند. او هر شب در خیابان بیاریتز (فرانسه) قدم می زند. او که عشقش را نزدیک به یک سال پیش از دست داده دیگر فکر نمی کند بتواند عاشق فرد دیگری شود. اما با عاشق شدن دوباره و بهبودی بیماریش همه چیز عوض می شود...
فیلیپ یک مرد جوان انگلیسی است که متوجه می شود پسر عمویش آمبروز پس از سفر به ایتالیا مُرده است. او نقشه میکشد تا از راشل، همسر زیبا و مرموز پسر عمویش که هم اکنون ناپدید شده، انتقام بگیرد زیرا آن زن را مقصر می داند. اما زمانی که فیلیپ برای اولین بار راشل را ملاقات میکند، کاملاً نظرش عوض می شود و مغلوب جذابیت و زیبایی او می شود...
سه خواهر تلاش می کنند یک عمارت تاریخی و یک خانه خانوادگی محبوب را از دست یک بانک فاسد که تهدید می کند در روز کریسمس می تواند از آنها سلب کند ، نجات دهند ...
لاکسی یک منجی کشتی اهل فلوریدا است که عاشق کاپیتان یکی از کشتی هایی شده است که در ساحل کی وست خراب شده بود. رابطه ی عشقی آن ها بعد از ورود فرد دیگری به این رابطه، پیچیده شده و در نهایت به اتفاقی غم انگیز ختم می گردد...
نارایان( آمیتا باچان) مدیر یک کالج در هندوستان است که عقاید سرسختی در رابطه با عشق دارد.از نظر او بروز دادن عشق امری است غیر قابل تحمل. در این حین ۳ تن از دانشجویان این کالج دلباخته میگردنند.داستان با ورود معلم موسیقی جدید به این کالج( شاهرخ خان) دست خوش تغییراتی میشود. با مرور زمان نارایان به این موضوع پی میبرد که معلم موسیقی جدید، نامزد دخترش ( آیشواریا رای) بوده که بعدها خودکشی میکند...