یک افسر زن که برای اینترپل کار میکند پس از اینکه متوجه میشود دزد هنری که به دنبال او بوده معشوق سابق او است، نقشهای برای دستگیری او در حین ارتکاب جرم طراحی میکند...
عشق وقتی جرقه می زند که عادل، جوان، پر از اشتیاق و دنبال رویاهایش، با آدینا، زنی متمرکز و مستقل، ملاقات می کند که در یک کمپ آموزشی فارغ التحصیلان زندگی خود را تامین می کند...
شیرینیپز مستقلی که برای تعطیلات به خانه مرد رؤیاییاش میرود، با روی دیگر او و مادرش روبرو میشود. مرد تبدیل به پسری وابسته میشود و شیرینیپز، ناخواسته، درگیر کشمکشی ناخوشایند بین آنها میگردد.
مردی تنها با زنی آزاداندیش آشنا میشود که به او نه مرحله برای حرکت به جلو آموزش میدهد. در حالی که او به او کمک میکند، آنها شروع به عاشق شدن یکدیگر میکنند.
ربکا، یک معلم، و آدام، یک مدیر تبلیغات، برای برنامه ریزی عروسی یهودی خود هیجان زده هستند، اما زمانی که آدام یک کمپین تبلیغاتی جدید را وارد می کند و مادرانشان با هم ملاقات می کنند ، عروسی و آینده آنها در خطر می افتد ...
یک تهیه کننده جوان رادیو برای نجات برنامه ، رئیس خود را که اخیراً جدا شده است، در قرارهای ملاقات زنده برای ملاقات با افراد جدید قرار می دهد. اما به طور تصادفی به یکی از متقاضیان علاقه مند می شود و باید تا کریسمس بین عقل و قلبش یکی را انتخاب کند...
یک زوج تازه ازدواج کرده یک زن را برای سه نفر دعوت می کنند. کسی که برای آنها ناشناخته است در حال تماشای برنامه آنهاست. وقتی سه نفر چهار نفر می شود، آن موقع است که هرج و مرج شروع می شود...
الکس و اِوا تصمیم میگیرند در همان جایی که برای اولین بار با هم ملاقات کردند، ازدواج کنند. اما یک سری اتفاقات غیرمنتظره باعث میشود که مراسم آنها با مشکل مواجه شود....
یک روزنامه نگار خود را در قامت ساقدوشی پشت سر هم برای سه دوست صمیمی خود می بیند. او که به تعادل نیاز دارد، با یک عکاس که برادر یکی از دوستانش است همکاری می کند تا ...
ایلانا با دوست یونانی اش مایک برای عروسی خانوادگی به سانتورینی سفر می کند. وقتی او با خواستگاری او را غافلگیر می کند، ایلانا در گردباد مادر بیش از حد حساسش گرفتار می شود...