Undine به عنوان یک سخنرانی مورخ در بخش توسعه شهری برلین کار می کند. اما وقتی مردی که عاشقش است او را ترک میکند، افسانههای باستانی به سراغش میآیند. Undine باید مردی را که به او خیانت کرده به قتل برساند و به آب برگرداند.
ایوی سندرز با اخلاق ملایم به عنوان پیشخدمت در کلرادو کار می کند و ناامیدانه عاشق مدیر خود، جیس وینترز است. اگرچه او چهار سال است که آنجا بوده است، اما هرگز به سمت جیس حرکت نکرده است...
به آشپزخانه خدمتکار عالی استفانیا چورننکو خوش آمدید، جایی که او در آشپزی عالی است در حالی که ازدواج خواهر ناتنی خود، استاد آدلیا انجر را در پس زمینه شهر کوچک در سال 1900 در حومه اتریش-مجارستان بهتر می کند...
دوشون از شانس و اقبال خود رنج میبرد و همیشه به خانواده کمک میکند، اما همه چیز تغییر میکند زمانی که خواننده زیبای جاسمین به همسایگی او نقل مکان میکند...
در این پیشداستان که وقایع آن قبل از روایت اصلی رمانRe: Zero اتفاق میافتد، با چگونگی آشنایی پک و امیلیا آشنا میشویم. همچنین دلایل ناامنی و بیاعتمادی امیلیا به خود و دیگران برای ما آشکار میشود.
یک آهنگساز محبوب کی پاپ که از دوست دخترش جدا شده بود، خبر مرگ او در ویتنام را میشنود. او که در نوشتن آهنگ جدید با مشکل روبرو است، قطعهای پیانو میشنود و احساس میکند که باید برای یافتن منشا آن به ویتنام سفر کند.
لوسي و جين از همان كودكي صميميترين دوستان هم بودهاند. اما زماني كه لوسي در سفري شخصي قدم ميگذارد، با چالشي در دوستي خود و درك خويش روبرو ميشود، راهي كه شايد به طور كامل براي آن آماده نباشد.
ویولتا در اوایل بیست سالگی است و محکوم است تابستان را در مادرید بگذراند و در یک موسسه انتشاراتی کارآموزی کند. در طول آن هفته ها، او دوستان جدیدی پیدا می کند...
چنگ ان، بزرگترین فرد خانوادهاش، برای بدشانسی به دنیا آمده است. وقتی برادرش به طور تصادفی همکارش را باردار میکند، با طراح عروسی آنها آشنا میشود که ظاهراً او هم بدشانس است...