ناتالی ، یک نانوا ، و اریک ، مدیر امور مالی به طور غیر منتظره یک نانوایی معروف را به ارث می برند. آنها سعی می کنند در حین اداره سرمایه گذاری مشترک ، عشق را از تجارت دور کنند...
سه روز بعد از ترک کریستین، آنا کارش را در انتشارات مستقل سیاتل (SIP) به عنوان دستیار شخصی جک هاید شروع میکند. او احساس خوبی درباره جک ندارد. کریستین به او ایمیل میدهد تا او را به نمایشگاه گالری دوستش، خوزه رودریگز، در پورتلند ببرد. این دو باهم به نمایشگاه میروند و آشتی میکنند. کریستین عکسهای خوزه از آنا را میخرد؛ زیرا نمیخواهد افراد دیگر این عکسها را در خانهشان داشته باشند...
مگی کارآگاه SFPD برای تعطیلات آماده است و سخنران کارآگاه لذیذ هنری در یک کنفرانس لذیذ با یک سوئیت یدکی. خبرنگار کاتلین در آنجا به قتل می رسد - جسد گم شده است. تحقیق می کنند و شوخی می کنند.
لیز که به تازگی پس از یک فروپاشی روانی به خانه بازگشته است، وقتی کیتلین، یک زن جوان شاداب، ادعا می کند که دختر شوهرش است، باید از یک غریبه نسبی به خانه خود استقبال کند....
مردی غریبه در شب کریسمس وارد شهری کوچک شده و دست به اقداماتی زده که زندگی شش افسر پلیس را تهدید می کند. در حالیکه مردم شهر خود را برای تعطیلات آماده می کنند؛ مردی وارد ایستگاه پلیس شده و اعتراف به ارتکاب چندین فقره قتل می کند...
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
“هدف انسانی ” محصول سال ۲۰۱۰ و شبکه “فاکس” می باشد . “کریستوفر چنس” متخصص امور امنیتی، محافظ و کارآگاهی خصوصی می باشد ، که با قرار دادن خود به عنوان سپر انسانی از مشتریان خود در مقابل ترور محافظت می کند. او به طور محسوس یا غیر محسوس مشتریان خود را که قرار است هدف ترور قرار بگیرند دنبال کرده و یا خود را در موقعیت آنها قرار می دهد و در لحظه ترور با زیرکی وارد عمل می شود و فرد یا افراد اجیر شده را از میان برمی دارد. او با دفتری خصوصی که توسط همکارش “وینستن” اداره می شود همکاری می کند، و فردی مرموز و زیرک به نام ” گوررو ” با هنرنمایی” جکی ارل هیلی” نیز برای یافتن افرادی که در پشت پرده این ترور ها قرار دارند به او کمک می نماید. “کریستوفر چنس” با بازی “مارک ولی” مهارت “جک بائر”(۲۴) ، شوخ طبعی “جفری داناوان” (Burn Notice )و خوش تیپی ” جیمز باند ” را یکجا دارد…
داستان سریال براساس کتاب "Cedar Cove" به نویسندگی "Debbie Macomber" می باشد که به دیوان شهرداری "Cedar Cove" تمرکز دارد و حول محور زندگی حرفه ای و شخصی اولیویا لاکهارت می باشد و ...