الا بیشاپ، معلم اختصاصی غرب میانه، زمانی که نامزدش با پسر عموی بدجنسش امی فرار می کند، مضطرب می شود. پس از مرگ امی در زایمان، الا برای مراقبت از دختر امی، هوپ، رها می شود...
اندی هاردی در آستانه فارغ التحصیلی از دبیرستان است و تصور می کند که کار بزرگی را انجام داده، بنابراین منشی را به نام کاترین لند استخدام می کند. کاترین و پولی بندیکت، دوست دختر اندی، به او کمک می کنند تا امتحان انگلیسی خود را قبول شود...
یک پزشک جراح و دخترش از آلمان نازی به آمریکا میگریزند. آنها در یک شهر کوچک در داکوتای شمالی ساکن میشوند، اما طوفانهای گرد و غبار دشت بزرگ، زندگی آنها را تهدید میکند. مردم شهر برای فرار از طوفانها، تصمیم میگیرند به اورگان نقل مکان کنند. یکی از اعضای شهر عاشق دختر پزشک میشود، اما او به مردی که به او و پدرش کمک کرده بود، متعهد است. او باید بین عشق و وفاداری خود یکی را انتخاب کند.
یک زن هنرمند با استفاده از جذابیت و حیلهگریاش در نقش «زن اغواگر» سعی میکند دل سیاستمداران، نیروی دریایی، گانگسترها، افراد عادی، قضات و یک پزشک کشتی را برای رسیدن به اهدافش به دست آورد...
قبل از جنگ جهانی اول در پاریس، یک هنرمند جوان به نام پیر لبلان عاشق می شود و با ژانین، دستیار یک خیاط، ازدواج می کند. پیر استعدادی در طراحی لباس دارد و او و عروسش در بهشتی سعادتمند زندگی می کنند تا اینکه جنگ شروع می شود و سرباز می شود...
«جیم "لاکی" مور (با بازی آلن جونز)، یک فروشنده بیمه، یک طرح بیمه جدید و عجیب برای دوستش، استیو (با بازی رابرت کامینگز) پیشنهاد میدهد: یک «بیمهنامه عشق» که در صورت ازدواج نکردن استیو با نامزدش، سینتیا (با بازی نانسی کلی)، یک میلیون دلار به او پرداخت میکند. اما این ازدواج در آستانه به خطر افتادن است؛ زیرا میکی (با بازی پگی موران)، دوستدختر سابق استیو، و همچنین خاله کیتی، که با این ازدواج مخالف است، در این ماجرا دخالت میکنند.»
جنگنده هندی، کیت کارسون، قطار واگن مهاجران را از فورت بریجر، در امتداد مسیر اورگان از طریق قلمرو شوشون، به کالیفرنیا هدایت می کند که قصد دارد از مکزیک جدا شود...