هنگامی که افرادی در حال ریختن سم به آب ها هستند, کوسه ای به آنها حمله کرده و آنها درون آب می اندازد که نه تنها کوسه بلکه سم ها نیز گریبان گیرشان می شوند…
فیلم درباره خانواده ای است که بعد از یک زمین لرزه و اتفاق افتادن وقایعی هولناک در شهر لس آنجلس باید یکدیگر را پیدا کنند و از این اتفاقات جان سالم به در ببرند…
هیات سولاریس یک پایگاه بر روی سیاره ای که نشانه هایی از حیات هوشمند در آن دیده شده، برپا کرده اند، اما جزئیات در این مورد مبهم و رازآلود است. بعد از مرگ مشکوک یکی از سه دانشمند ساکن در پایگاه، شخصیت اصلی داستان به جای او فرستاده می شود...
یک مجری تلویزیونی به نام "جوانا ابرهارت" و شوهرش، "والتر کرزبی" ، به حومه ی آرام و بی سروصدای استپفورد نقل مکان می کنند. پس از چندی "جوانا" که استپفورد را زیادی آرام و شسته رفته یافته، از رفتار مردسالانه و در عین حال، ظاهرا شاد و رضامندانه ی زنان آن جامعه ی کوچک یکه می خورد ...
«سرهنگ جک اونيل» (راسل) فرماندهي يک تيم داوطلب را براي رد شدن از يک حلقه (به شکل يک دروازه ي ستاره اي در کهکشان) و گذر در تونل زمان به عهده مي گيرد. خيلي زود گروه به صحرايي در سياره اي ديگر منتقل مي شوند. صحرانشيان که شبيه مردم مصر باستان هستند سرکرده اي دارند که زندگي جاودان دارد و جسمش به طور مداوم تازه و باطراوت مي شود …
سه سرنشین یک سفینه ى فضایى در مأموریتشان با پدیدهاى مرموز برخورد مىکنند که باعث قطع موقت ارتباط سفینه با زمین مىشود . در بازگشت ، دو نفر از آنان ناپدید شده اند و سومى حالتى مشکوک دارد …
در آیندهی دور و پیشرفت تکنولوژی، تمدن به اوج استفاده از اینترنت رسیده است. عفونت و آلودگیای در گذشته باعث میشود تا سیستمهای اتوماتیک از کار بیافتند که باعث بوجود آمدن مشکل در تاسیسات مهم شهری میشود. حالا مردم کنترل شهر را از دست دادهاند و توسط سیستم دفاعی طراحی شده محاصره شدهاند و...
کرتون، عجیب ترین بیگانه کل کهکشان، برخلاف خواسته ی معلمش به زمین می آید و در حیاط پشتی یک روزنامه نگار معروف فرود می آید که اعتقادی به موجودات فضایی ندارد و ...
اوربِ ابرمرد همراه با ایکسِ ابرمرد یه تیم میشن تا با ساحرهی بدذات مولنائو، کسی که به کمک رقیب دیرینهاش جوگلوسِ شعبدهباز بدنبال اضافه کردن زمین به مجموعه جواهراتش هست بجنگن