یک مامور نیویورکی (ماریو ون پیبلز) با DEA یک یاغی (کریستوفر لمبرت) را از زندان بیرون می کشد تا او را به سمت پول دزدیده شده در آمریکای جنوبی هدایت کند...
یک مرد خوشگذران ثروتمند، یک کارآگاه زن جذاب که اکنون محافظ شخصی شده است را استخدام میکند تا او را از دست زنی اغواگر و روانپریش نجات دهد؛ همان زنی که چند ماه قبل، معشوق کارآگاه را به قتل رسانده است.
سرهنگی که در ستاد مشترک ارتش کار میکند، نقشهای مافوق خود برای استفاده از نیروی نظامی برای برکناری رئیسجمهور منتخب، و جایگزین کردن او با معاون رئیسجمهور بسیار مطیع را کشف میکند...
پروژه "هاردمن" غیرقابل اعتماد بوده و تاکنون بسیاری از افراد بیگناه را کشته است.نابغه پشت پروژه "جک" است که در دنیای مدلها و مجله ها زندگی می کند.وقتی او توسط "کیل" به دلیل کشتن چندین افسر اخراج می شود، آخرین ماشین کشتار خود را آزاد می کند ...
جولیان جونز به تازگی از یک آسایشگاه روانی آزاد شده است، جایی که هفت سال گذشته را به دلیل قتل دوست دخترش در آنجا سپری کرده است. یک روزنامهنگار در تعقیب اوست، کسی که مجذوب این مرد پیچیده و گوشهگیر شده است.
دو دوست دوران کودکی که الان کابویهای رودئو هستند، از نیومکزیکو به شهر نیویورک سفر میکنند و به دنبال دوستی میگردند که در حین جستجوی دخترش که به تازگی از کوبا به ایالات متحده قاچاق شده بود ناپدید شد...
وقتی پلیس متوجه می شود که یکی از آدمکشهای مافیا به خانه کناری خانواده "رابینسون" نقل مکان کرده است تصمیم می گیرند آنها را تحت نظارت خود قرار دهند.به همین دلیل تصمیم می گیرند وارد خانه آنها شوند ، "جک استون" مسئول این پرونده می شود و...
بیل کاپا ، روانپزشک کوررنگ ، پس از تصاحب گروه درمانی دوست کشته شده اش ، توسط یک قاتل ناشناخته تحت تعقیب قرار می گیرد ، که همه آنها با یک زن جوان مرموز ارتباط دارند و...
کارآگاه کایل بودین عاشق ریچل مونرو می شود که در یک ازدواج خشونت آمیز به دام افتاده است. پس از تیراندازی به شوهرش، کایل با اکراه موافقت میکند که جسد را پنهان کند، اما ...
میشل هنوز در تسخیر خونآشام شرور رادو است، مشتاق آموزش مهارتهای خونآشام است. در همین حین، خواهرش بکی سعی میکند او را از چنگال شیطانیاش رها کند و این بار کمکی به او میآورد.
..
زن و شوهری برای بهبود ازدواجشان به بازیهای شهوانی روی میآورند، در حالی که خواهر پلیس زن در تعقیب قاتل زنجیرهای با علاقههای مشابه است. آیا این دو ماجرا به هم ربط دارند؟
