اطلاعیه
کاربر عزیز
توجه فرمایید: امروز آخرین فرصت استفاده از کد تخفیف پاییزی است؛ این آخرین تخفیف پیش از افزایش قیمت خواهد بود.
پیشنهاد می‌کنیم با استفاده از کد
paeez
همین امروز خرید خود را انجام دهید تا از افزایش قیمت جلوگیری کنید.
مدیریت نایت مووی
یک تیم تحقیقاتی به خانه‌ی ویکتوریایی قدیمی نقل مکان می‌کند تا به دنبال یافتن رسانه‌ی ضبط جدیدی بگردند. اما وقتی یکی از اعضای تیم یک روح را مشاهده می‌کند، مدیر تیم تصمیم میگیرد نه تنها این ظاهری را تجزیه و تحلیل کند، بلکه آن را نیز از بین ببرد...
یک دکتر دانا (فیلیپ مایکل توماس) به یک جامعه ی دنج و دور افتاده نقل مکان کرده و متوجه می شود که یک ویروس کشنده باعث تغییر جوانان این جامعه شده است. او سعی دارد این بیماری را درمان کند اما توطئه هایی در پشت پرده برای محافظت از این بیماری وجود دارد...
در حالی که به دنبال ثروت اندکی از پول های اختلاس شده می گردند، یک شرور سابق، یک رهبر گروه کوچک، همسر دلسوزش و یک سرگردان بداخلاق متوجه می شوند که توسط افراد بد تعقیب می شوند....
آنتون هالیاکوف که به تازگی توسط M.I.5 در لندن ربوده شده است، کیست؟ وی ظاهراً دانشمند اهل شوروی است. اما شانزده سال قبل از آنكه این مرد هویت دیگری داشته باشد، فردی به نام كلمنت تیبر با ملیتی فرانسوی بود. چه چیزی باعث شد که او هویتش را تغییر دهد؟ ...
در ساحلی در نیس ، فرانسوا با پگی مرموز ملاقات می کند و عاشق او می شود. به دنبال وی به یک ویلا ، او با مارک ، وکیل آشنا می شود که رابطه عجیبی با این دختر دارد. مارک به فرانسوا می گوید که پگی معتاد به مواد مخدر است: او مردانی را که به او نزدیک می شوند می کشد.
یک نویسنده بی‌نقص رمان‌های شلخته توسط یک بازیگر سابق عجیب و غریب و گوشه‌گیر استخدام می‌شود تا به او کمک کند زندگی‌نامه‌اش را در خانه‌اش در مالت بنویسد...
شریل جوان به هتل مخروبه کینگ ادوارد خاله مارتا نقل مکان می کند. یکی از ساکنان آنجا، عکاس آشفته جورج، علاقه خاصی به او دارد. شریل شروع به شک می کند که یکی از ساکنان به قتل رسیده است...
یک مدل زیبا که از دست گروهی از فرقه های جنسی هیپی فرار کرده، توسط یک قاتل سریالی تعقیب می شود که قبلی ترین قربانیانش شامل ساکنان قبلی آپارتمان جدیدش می باشند...
کیتی (با بازی سوزان اسکات)، عکاس آماتوری، از طریق تلسکوپِ گردشگران، شاهدِ قتلِ وحشیانه‌ی زنی در خانه‌ی همسایه می‌شود. او نمی‌تواند چهره‌ی قاتل را به طور واضح ببیند، اما همچنان ماجرا را به پلیس گزارش می‌دهد. با این حال، دیگر شاهدانی که از فرار قاتل خبر داشته‌اند، به زودی به طرز وحشیانه‌ای به قتل می‌رسند...
سه معتمد ثروتمند به طرز مشکوکی که شبیه خودکشی به نظر میاد، کشته می شن. وقتی اتوبوسی پر از بچه های یتیم و سه معتمد دیگه تصادف می کنه، سرهنگ بینگهام به ماجرا پی می بره...
پدرسالار یک خانواده ثروتمند می ترسد که روزی به شکل خون آشام ظاهر شود. اگر این اتفاق بیفتد، به خانواده‌اش هشدار می‌دهد که هر چقدر هم که التماس کند، او را به خانه‌اش راه ندهند...
