پس از غرق شدن تصادفی پسر خردسالش، زنی دچار اختلال می شود و در نهایت در بیمارستان روانی بستری می شود. پس از آزادی، شوهرش او را برای یک تعطیلات آخر هفته به یک عمارت روستایی دورافتاده می برد تا بتواند به بهبودی او کمک کند...
پزشکان یک کلینیک جوان سازی به فرمولی پیدا می کنند که از بالا رفتن سن جلوگیری می کند.ولی این فرمول شامل برداشت اعضا و خون مردان جوان می شود و پزشکان علاقه زیادی به آن ندارند...
ویجلانته اسلاتر مورد حمله دانکن، یک پولشوی محلی قرار میگیرد. آدمکش دانکن، اسلاتر را در خودرویی در لبه یک صخره به دام میاندازد، اما اسلاتر فرار میکند، خود را مسلح کرده و به دنبال مخفیگاه دانکن میرود.
یک مجسمهساز دختران جوان دانشگاهی را استخدام میکند تا از مادر مسن و خواهر ظاهراً دیوانهاش که هر دو با او در عمارت قدیمی خانوادگی زندگی میکنند مراقبت کنند...
یک دختر جوان آشفته پس از دیدار پدرش از او، مادر و مادر بزرگش که از آن ها جداشده به همراه زنی که قصد دارد با او ازدواج کند متوجه می شود که اتفاق بسیار شومی در شُرُف وقوع است...
مورچه های صحرا ناگهان یک هوش جمعی تشکیل می دهند و شروع به جنگ با ساکنان می کنند. دو دانشمند و یک دختر ولگرد که آنها را از دست مورچه ها نجات می دهد تا آنها را باید نابود کنند...
یک دادستان منطقه با اعتقاد قوی به مجازات اعدام و شهرت به دنبال آن در همه پرونده هایش، زمانی که چندین قتل وحشتناک، که همگی مشابه پرونده هایی است که در گذشته محاکمه و محکوم شده بود، شروع می شود، آشفته می شود.
کارآگاه "جانسون" بیست سال با نیروی پلیس بریتانیا کار می کند. در این زمان قتلهای بیشمار، تجاوز و جرایم دیگر وجه بدی از او به جای گذاشته. هنگام بازجویی "بکستر" مظنونی که او معتقد است مسئول حمله به دختران جوان است، خشم و پرخاشگری درونی او که سالها سرکوب شده بود آزاد می شود و...