یک زن مبتلا به اسکیزوفرنی برای پیدا کردن پسرش که شانزده سال پیش به فرزندخواندگی داده، سراغ معشوق سابق دانشگاهی خود میرود، که این موضوع موجب ناراحتی همسر جدید مرد میشود.
یک گنگستر که رئیسش در تیمارستان می باشد، به صورت موقت کنترل امپراتوری شرورانهشان را به دست می گیرد تا رقبایی که قصد تصاحب امپراتوری را دارند، از دور خارج کند...
«اکسل» ( جانی دپ ) که در نیویورک به بررسی ماهی ها میپردازد و از این کار کاملا راضی به نظر میرسد ناگهان از طرف عموی خود ( جری لوییس ) به جشن عروسی دعوت میشود و به طرف آریزونا حرکت میکند. این سیاستی از طرف عموی اوست که اکسل را به طریقی وارد حرفه خانوادگی کند. در آریزونا ٬ اکسل ۲ زن عجیب را ملاقات میکند...
در لندن آینده، بالا آمدن سطح دریاها موجب به زیر آب رفتن مناطق وسیعی شده است. "هارلی استون" در برابر موجودی عجیب همکار خود را از دست داده. اکنون موجود بازگشته و در تعقیب اوست...
جک کین (دولف لاندگرن) معاون پلیس شهر هیوستون می باشد و او کتاب قانون رو فراموش کرده است و ماموریت دارد تا جلوی توزیع مواد مخدر در "ویکتور منینگ" را بگیرد...
«ديک تريسي» (بيتي) با تلاشي مداوم، نقشه هاي شيطاني «بيگ بوي کاپريس» (پاچينو)، رهبر جنايتکاران را بر هم مي زند. از طرف ديگر «تريسي» در زندگي خصوصي با نامزدش، «تس تروهارت» (هدلي) که اصرار دارد او شغل کم دردسرتري براي خود دست و پا کند، درگير است...
«ری تانگو» (استالون) و «گیب کش» (راسل)، دو پلیس لس آنجلسی، به شدت «ایو پره» (پالانس)، سر دسته ی یک گروه خلافکار بین المللی را به دردسر می اندازند. «پره» نیز به جای کشتن این دو، با پاپوش دوختن، هر دو را روانه ی زندان می کند…
“ترومن” (Patrick Swayze) یک پلیس شیکاگو هست که به دنبال قاتل برادرش می گردد و در همین حال برادر دیگر او “بریر” (Liam Neeson) نیز شخصا به دنبال قاتل می گردد…
«فرانک کراس» (بيل موراي)، مدير شبکه ي تلويزيوني IBC نيويورک، با بي رحمي با کارمندانش رفتار مي کند و در شب کريسمس با روح رئيس سابقش، «لو هيوارد» فورسايت) روبه رو مي شود که به او هشدار مي دهد پس از چندي سه روح ديگر به ملاقاتش خواهند...
"سی دی بلز" آتشنشانی با بینی بزرگ است.او یک کارمند جدید استخدام می کند،"کربس" مردی خوش چهره."رسکانه" منجمی است که به تازگی وارد شهر شده است.او عاشق "کریس" شده و از "سی دی" تقاضای کمک می کند و...
کارگر کارخانه، «ملوین دامار» (له مات)، مردی را در صحرای نوادا سوار می کند و به لاس وگاس می رساند. این مرد مدعی است «هوارد هیو» (روباردز جونیر) میلیونر افسانه ای است.شرح فیلم: این هجویه ی درخشان «رؤیای امریکایی» با شخصیت پردازی درخشان و پیچیده ای که از «ملوین» ارائه می کند؛ بسیاری از ارزش های تثبیت شده مثل رسانه ی تلویزیون را به سخره می گیرد. «ملوین» آدمی است که با رؤیاهایش زندگی می کند. به همین دلیل وقتی آن ها برایش جنبه ای عینی می یابند نمی تواند تحمل شان کند.
سه اراذل شرور پس از سرقت از یک بانک محلی در مناطق روستایی آمریکا متواری هستند. آنها به خانه یک کشاورز منزوی پناه می برند، اما او برای ورود آنها آماده شده و آنها را زیر اسلحه نگه می دارد. او که نمی تواند به آنها اجازه دهد به سادگی منتظر قانون باشند، تصمیم می گیرد آنها را به سرداب خود ببرد و کمی قبل از رسیدن پلیس آنها را شکنجه کند.
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...
جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...