یک ایستگاه رادیویی در نیویورک سیتی تصمیم می گیرد پایگاه جدیدی برای خود ایجاد کند اما به طور سهوی بخشی از این پایگاه را در قسمتی از زمین خانواده ای در روستاهای آرکانزاس می سازد. آن ها تصمیم می گیرند چند تن از ماموران خود را به آرکانزاس فرستاده تا زمین را از این خانواده خریداری کنند اما ماجرا آن طور که برنامه ریزی شده بود پیش نمی رود....
"مرد بزرگ" قصد دارد داستان یک فیلم را به یک استدیو فیلمسازی بفروشد.در طول مسیر او توسط چند پسر مورد بی احترامی قرار گرفته،به خاطر یک زن کتک می خورد و توسط یک پیشخدمت مورد سوء استفاده قرار می گیرد...
"دیوید و آن اسمیت" زوجی هستند که به عشق و علاقه سه سال است که ازدواج کرده اند.اما بطور جداگانه به آنها گفته می شود که به دلیل وقوع یک مشکل فنی ازدواج آنها اعتبار نداشته و آنها متاهل نیستند...
بعد از اینکه یک زن جوان مجبور به تن فروشی شد و برادرش برای یک قتل توسط یک سندیکا جنایت سازمان یافته مجبور شد ، قصاص در قالب یک میمون از اوباش بازدید می کند...
"شریدان وایتساید" در راه رفتن به خانه یک خانواده برجسته در اوهایو بر روی یخ لیز خورده و به زمین می افتد.دکتر به دلیل شکستگی پا او را محدود می کند.او شروع به مداخله در کار همه اعضای خانه می کند اما متوجه می شود که پایش هیچ مشکلی ندارد.او به پزشکش روشه می دهد اما صاحب خانه متوجه حقیقت می شود و...
یک شکارچی بریتانیایی که در آلمان تعطیلات خود را سپری می کند، "هیتلر" را در تیرس خود می بیند. او دستگیر شده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، اما موفق به فرار شده و به لندن بازمی گردد. اما ماموران آلمان به دنبال او رفته و...
یک وکیل شهر کوچک برای تحقیق در مورد قتل یکی از دوستانش به شهر می آید و عاشق دختر آن جنایتکار می شود و امیدوار است تا در افشا شدن جنایات پدر او، کمکش کند...
یک زن جوان و آرمان گرا، که در سپاه ''رستگاری'' مشغول است و پدرش که یک صنعتگر در زمینه ی تولید سلاح است، جان های زیادی را به وسیله حرفه ی پدرش نجات داد...
دختری به نام میسی دوباره بیکار میشود. اوضاع زندگی وی بر وفق مراد نیست تا اینکه میسی با مدلی پلی بوی آشنا میشود. این مدل بسیار ثروتمند است و میسی را به عنوان خدمتکار جدید خانوادهاش استخدام میکند. میسی در تلاش است تا مشکلات خود و خانوادهاش را برطرف نماید و ...
داستان مردی که ناچارا به یک بازرگان در بندر شرق آسیا اعتماد می کند. اما پس از دستگیری به جرم سرقت اخراج می شود ولی وانمود می کند که خودکشی کرده است. دست بر قضا او با ناخدا رابطه ی دوستاته دارد لذا ناخدا موافقت می کند که او را مخفیانه به یک سفر تجاری ببرد...