"نانسی ایوانز"، صاحب دوست داشتنی سیرک میباشد که بازدبد کننده ای ندارد، ولی به دلایل احساسی که به "مایک ابوت" دارد، آنجا را نمی فروشد. اما شرکای او، مخفیانه او را خرابکار جلوه می دهند …
سه دختر جوان تصور میکنند که پس از رجوع مجدد والدینشان مشکلات زندگی دیگر پایان می پذیرد،اما وقتی یکی از آنها عاشق نامزد دیگری می شود و کوچکترین خواهر تلاش میکند تا واسطه ازدواج آن دو شود،اوضاع به هم میریزد...
داستان سه تعمیر کارتلفن که به اشتباه به عنوان روانپزشک شناخته میشوند. یک مرد ثروتمند آنها را استخدام میکند تا همسر جوان و بیپروایش را درمان کنند که همیشه دنبال سفرهای زیرآبی و مشابه آن است...
در سال 1911، "ورنون کسل" که نقش کوچکی در یک نمایش دارد، بازیگر نقش اول زن را تا ساحل نیوجرسی دنبال می کند، اما در عوض با "ایرین فوت" آشنا می شود. پس از مدتی آنها با هم ازدواج کرده و با اصرار "ایرین" تصمیم می گیرند کمدی را رها کرده و به رقص روی بیاورند...
داستان ماریون هستینگز، فردی که سالها در خانه استرالیایی خود در مجاورت رودخانه رانگل در کنج عزلت به سر می برد. در حالی که تحصیلات خود را در اروپا به پایان می رساند، نامه ای از دیک دریک، سرکارگر مزرعه پدرش دریافت می کند که از او می خواهد فوراً به خانه بازگردد...
در یکی از درههای جنوب ولز که به استخراج زغالسنگ شهرت داشت، جوانی با صدایی دلنشین و زیبا، در بحبوحه فاجعهای در معدن که جان کارگران را تهدید میکرد، فداکاری عظیمی از خود نشان میدهد.