یک آهنگساز نوجوان و بااستعداد در سایه شهرت پدر موسیقیدانش که دیگر در قید حیات نیست، زندگی سختی را میگذراند. بیستمین سالگرد انتشار اولین آلبوم پدرش، او را وادار میکند تا با این واقعیت تلخ روبرو شود که پدرش او را ترک کرده است.
ستاره مشهور تلویزیون، مندی گیلمور، به برنامه پربیننده آشپزی خود، "جهانی از غذا"، خداحافظی میگوید و سفری دور دنیا را برای صرف غذا در همه ۱۴۲ رستوران ستارهدار میشلن آغاز میکند.
دو عاشق قدیمی در یک پروژه باستانشناسی در پارک ملی اسموکی مجدداً یکدیگر را ملاقات میکنند. رقابت بر سر کسب یک بورسیه پژوهشی، آنها را در کنار هم قرار میدهد و باعث میشود تا احساسات قدیمیشان دوباره زنده شود.
لیلی، درمانگری است که درگیر خوابهای عجیب و روابط پیچیده با بیمارانش میشود. با کشف یک راز تاریک، زندگی او به کلی دگرگون میشود و مرز بین کار و زندگی شخصیاش از بین میرود.
گروهی از بازماندگان که قبلاً یک تجربه وحشتناک را در قطاری سپری کردهاند، مجبور میشوند مجدداً سوار همان قطار شوند. این بار، با تهدید جدیدی روبرو هستند و باید برای زنده ماندن مبارزه کنند.
اما برای نجات پدرش، راهی سفری طولانی و پرماجرا به قطب جنوب میشود. او پس از رسیدن به آمریکای جنوبی، با مشکل پیدا کردن کشتی روبرو شده و مجبور میشود به صورت مخفیانه سوار یک کشتی تفریحی شود. در این سفر، با مهندسی به نام اندی آشنا میشود.
کوئنتین تارانتینو از ابتدای دهه ۱۹۹۰ تاکنون با سبک منحصر به فرد خود، جایگاه مهمی در صنعت سینما به دست آورده و به یکی از تأثیرگذارترین فیلمسازان جهان تبدیل شده است.
وقتی شیطانی به نام "نقاش" به زمین میآید، مامور افبیآی، جورج روهن، خود را موظف میبیند که قتلهای فزایندهی نقاش را پنهان کند. همزمان، یک روزنامهنگار به نام ریلا مارتین تلاش میکند تا شبکهی دروغهای رو به رشد جورج را افشا کند.
لوسي و جيمي، دو نوجوان در عصر حاضر، ناگهان با پيشنهادي عجيب روبرو میشوند. پيرمرد مرموزي به آنها پيشنهاد میدهد که از خانهای قديمي و ويران شده که گفته میشود روح در آن پرسه میزند، نگهبانی کنند. با کمک اين پيرمرد، لوسي و جيمي به سفري ماجراجويانه در زمان دست میزنند و خود را در سال ۱۸۲۱ میيابند.
جیمی، صاحب یک آژانس گردشگری، پس از مرگ همسرش که فردی بسیار سخاوتمند بود، با مشکلات روحی روبرو میشود. اما با انجام یک کار خیرخواهانه، روحیه بخشندگی را در کل شهر زنده میکند و خبرنگار محلی نیز این اتفاق زیبا را پوشش میدهد.
شش سال پس از هولوکاست، رهبران آلمانی و یهودی برای جبران خسارات و آغاز روند بهبود روابط تلاش کردند. آنها به دنبال پاسخ به این سوال بودند که آیا مجرمان میتوانند مجازات شوند و آیا جبران خسارات میتواند عدالت را برای بازماندگان به ارمغان آورد.