کوندان به شدت عاشق زویا ست ولی این دو یه مشکل بزرگ دارند آن هم دین این دو است. پدر زویا با فهمیدن این موضوع وی را به شهری دیگر ، پیش عمه وی میفرستد. بعد از ۸ سال زویا باز میگردد ولی کوندان را بخاطر نمیاورد و بعدا مشخص میشود که او عاشق فردی دیگر شده. داستان فیلم هم از اینجا به بعد آغاز میشود ...
یک وکیل کوچک که میخواهد شهرت و ثروت به دست آورد، یک پرونده PIL برای یک تصادف مرگبار مشهور تشکیل میدهد، و به این ترتیب میفهمد که واقعاً به عنوان یک وکیل چه کار میکند...
مردی برای اولین سرقت خود، خانه یک بیوه پیر را انتخاب می کند. این سرقت، باعث می شود که هر دوی آنها به زندگی با دید جدیدی نگاه کنند. آنها با همراهان جدیدی در شهر بمبئی آشنا می شوند و زندگی جدیدی را آغاز می کنند...
مردی فرمانبردار از یک شهر کوچک، توسط روح پدر مرحومش شستشوی مغزی داده میشود تا با همسرش صاحب یک پسر شود. در طول زمان، او متوجه میشود که روح پدرش، او را برای اهداف خود کنترل میکند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
سرهنگ «جان هنري پاترسن» (کيلمر) براي احداث خط آهن به آفريقا مي رود. با پيدا شدن يک شير آدم خوار، کار به مشکل بر مي خورد، اما «پاترسن» تله اي براي شير مي گذارد و او را مي کشد. دو ماه بعد روند ساختن پل به خوبي پيش مي رود. اما سر و کله ي دو شير درنده ي ديگر که بسيار خطرناک هستند، پيدا مي شود. بوميان معتقدند که اين دو شير روح دو هيولا هستند......
مردی بدون نام و هویت، زمانی که شناسنامه دریافت می کند، ناگهان مورد توجه دو گروه متخاصم قرار می گیرد. آیا او از امتیازات خود بهره مند می شود یا از آن به عنوان ابزاری برای تغییر اجتماعی استفاده می کند؟..
شیواجی و خانواده اش به دلیل جنگ داخلی در سریلانکا از وطن خود آواره شده و به عنوان کارگران اجباری در ویشاکاپاتنام کار می کنند. شرایط زندگی آنها زمانی بدتر می شود که برادر ناتنی حسود او وارد زندگی آنها می شود...
اویناشو، کارمند یک شرکت تولید سیگار است. او میخواهد از این کار استعفا دهد، اما میداند که این کار عواقبی برای او خواهد داشت. او با تصمیم خود برای استعفا، زندگی خود را تغییر میدهد...
انسان ها موتورهای عظیمی را روی سطح زمین ساختند تا خانه جدیدی پیدا کنند. اما راه رسیدن به کائنات خطرناک است. برای نجات زمین، جوانان یک بار دیگر باید پا به جلو بگذارند تا مسابقه ای را با زمان برای زندگی و مرگ آغاز کنند...
موشمی، زنی جوان و بی گناه، به اتهام قتل بهترین دوست و هم اتاقی خود، بازداشت شده است. او ادعا می کند که این شیطانی است که از روز مرگ خواهرش، نگار، او را تعقیب می کند که او را مجبور به انجام این کار کرده است...