اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
فیلم "دفترچه خاطرات" در مورد افسر سابقی به نام کبیر است که به یک معلم تبدیل می شود. او در یکی از مدرسه های کشمیر که وضعیت بسیار بدی دارد، مشغول به کار می شود. هنگامی که او دفترچه خاطراتی که متعلق به معلم قبلی است را پیدا می کند، همه چیز عوض می شود…
کایرا یک فیلمبردار تازه کار است که به دنبال زندگی کامل و بی نقص میگردد. آشنا شدن او با جاگ، یک جوان متفکر، باعث می شود طرز فکرش نسبت به زندگی تغییر کند...
داستان فیلم بر روی مردی 50 ساله تمرکز دارد که یک پدر تنها است و به تازگی عاشق زن 26 ساله ای شده است. این موضوع در نهایت باعث نارضایتی خانواده و همسر سابقش می شود…
یک فیلمساز یک ستاره سینما را می رباید و در حالی که این ستاره به دنبال دخترش می گردد ، کارگردان فیلم جستجوگر ناامیدکننده را در زمان واقعی برای فیلم پرطرفدار بعدی خود فیلم می گیرد.
چمن کولی یک مرد مجرد 30 ساله ولی کچل می باشد که دنبال یک زن جذاب می گردد. با اینحال یک ستاره شناس به وی اخطار می دهد که اگر تا سن 31 سالگی موفق به یافتن همسر نشود ، تا ابد مجرد خواهد ماند...
همه چیز از باران و توفان آغاز میشود. پدری برای پسرش داستانی اسطوره ای را نقل میکند؛ داستانی به غایت غریب که اما خیلی زود باورش میکنیم. در چند بخش زندگی شخصیت اصلی را شاهدیم: در اوایل قرن بیستم با یک کودک و مادربزرگ وحشیاش که در روستایی به نام تومباد (Tumbbad) در زنجیر نگهداری میشود روبرو هستیم، اما این مادربزرگ راز گنج و محل آن را میداند. این پسر به هنگام ترک آنجا با مادرش به او قول میدهد که هیچ گاه به تومباد بازنگردد، اما در اپیزود بعد او بازگشته و راز گنج را از مادربزرگش میپرسد و این آغاز ماجرای پر پیج و خمی است که این مرد را به هزارتوی وحشتناکی میکشاند؛ هزار توی حرص و آز.
داستان فیلم درباره ی پسر و دختری میباشد که پسر چیزهایی را میبیند که نباید ببیند و دختر چیزهایی را میبیند که پسر نباید ببیند، حالا سوال اینجاست که ایا این دو واقعا چیزی را میبینند یا نه؟
پدری که از موقعیت اجتماعی "کم امتیاز" خود رنج می برد ، از شهرت تازه پسرش به عنوان یک پسر نابغه استفاده می کند. او کمی درک می کند که رازی که در آن نهفته است چیزی را که او بیشتر دوست دارد از بین خواهد برد.
یک فروشنده عاشق دختر مدرسهای میشود که روبه روی مغازهاش زندگی میکند، او عشق، حسادت و خیانت را تجربه میکند، بدون اینکه حتی یک بار با این دختر صحبت کند
بادل (آمیتاب باچان) یک وکیل فوق العاده حرفه ای میباشد که اینبار باید در یک پرونده قتل به دختری (تاپسی پانو) که میگوید بی گناه هست کمک کند ولی معمای بزرگی در پیش دارد زیرا قاتل اصلی هیچ ردی از خود بجا نگذاشته است و تمام شواهد علیه وی میباشد...