"سکارین" پسر 25 ساله ای است که به دلیل آرزوی مادرش برای بانکدار شدن نتوانست شغلی پیدا کند. برای مراقبت و خوشحال کردن خانواده، او باید هر روز صبح با پوشیدن یونیفورم بانک بیرون از خانه دروغ بگوید تا به ...
پدر و دو دختر جوان پس از فرار از درد و خطر در خانه پس از یک بیماری همه گیر که آنها را قادر به صحبت کردن نمی کند، راهی جاده می شوند تا امنیت پیدا کنند و خانواده شکسته خود را بازسازی کنند.
این فیلم روایتگر داستان یک مرد جوان با مشکلات روانی است که دو نفر را به گروگان میگیرد و وقتی این موضوع به گوش پلیس میرسد ، مشخص میشود که او قصد دارد در یک نمایش آنلاین به کارهای اشتباه این دو فرد اشاره کند و تماشاگران تصمیم بگیرند که چه کسی از بین برود و چه کسی زنده بماند و…
جنگجوی چنگ، مجری برنامه تفریحی "عشق جادو است "، در حوزه مشاوره مشکلات رابطه عاشقانه در جمع مخاطبانش تخصص دارد. یک روز صبح زود، او در داخل یک تتراپاد در ساحل دست بسته در حالی که فیلمی پنهانی از او که در آن با همسر شهردار با شور و شوق بوسه میزند، با میلیونها بازدید روی اینترنت ویرال میشود. این ویدئو به سیاست تایوان نه تنها ضربه میزند، بلکه...
وقتی کالی به خانه برمی گردد، متوجه می شود که زادگاهش تغییر کرده است - عشق اول او دختر جدیدی دارد و رستوران باربیکیو خانواده اش روزهای سختی را پشت سر گذاشته است...
پدری دخترش را به دانشگاه فرانسه می فرستد و در آنجا با یک جراح قلب فرانسوی نامزد می کند. وقتی متوجه می شود نامزدش آفریقایی تبار است، سعی می کند از برگزاری مراسم عروسی جلوگیری کند...
رمان EXIL داستان مهندس شیمی خارجی است که در محل کار خود مورد تبعیض و زورگویی قرار می گیرد. این امر باعث می شود که او هویت خود را زیر سوال ببرد و دچار بحران هویت شود.
تابستان در دانمارک با روزهای بلند و شبهای خنک سپری میشود. در این میان، احداث تونلی برای اتصال دانمارک به آلمان در حال انجام است. در این بین، سه نفر با یکدیگر ملاقات میکنند و سپس هر کدام به مسیر خود ادامه میدهند.
یک روانشناس مشهور که برنامه تلویزیونی او به سمت حاشیهروی میرود، به زادگاهش برمیگردد و با عشق دوران جوانیاش دوباره آشنا میشود. او در نهایت متوجه میشود که داشتن یک زندگی آرام و همراه با عشق، مهمتر از شهرت و هیجان است.
پس از طرد شدن توسط دوستش ، یک خالق موفق اپلیکیشن دوستیابی ویز فناوری برای فصل تعطیلات به زادگاهش بازمی گردد و پدرش او را وادار می کند تا برای رویداد سالانه خواستگاری ناشناس کریسمس کوپید ثبت نام کند...
با مرگ عمهای منزوی، خانوادهاش خاکستر او را با تردید و ترس دریافت میکنند. اما با هجوم بدبختیهای ماوراء الطبیعه، برای رهایی از روح خشمگین او، چارهای جز گذر از جهنم ندارند...