فضانوردن آمریکایی توسط نیرویی مرموز در سیاره زهره سقوط می کنند. آنها متوجه می شوند که ساکنان سیاره زنان زیبایی هستند که یک ملکه مستبد بر آنها حکمرانی می کند...
"توماس فرل" وکیلی است که موفقیت خود را به دفاع از اشخاص فاسد بدست آورده. او هیچگاه اعتقادی به شکست از حرفه اش ندارد تا اینکه با رقاصی به نام "ویکی" آشنا می شود و...
بازیگر آمریکایی، "باب هانتر"، برای خرید حقوق فیلمنامه بسیار مورد علاقه خود به پاریس سفر می کند و در این راه با همتای فرانسوی خود "فرنیدل" ملاقات می کند، اما به نظر می رسد یک سازمان شیطانی به دلایلی اسرارآمیز "هانتر" را هدف قرار داده است...
دژخیمان برای عملیات پدرشان به پول نیاز دارند، بنابراین برای یافتن اورانیوم به کشور می روند. به جای اورانیوم در اموال پدرشان نفت کشف می کنند و همه گرفتاری هایشان حل می شود...
داستان در لندن دهه 1930 رخ میدهد و روایتگر زندگی زنی جوان به نام هتی است که درگیر مشکلات خانوادگی و اجتماعی ناشی از فقر و جنایت میشود. او باید با برادر مجرمش و مادری که به دنبال منافع شخصی است، مقابله کند. این داستان، تصویری از تضاد طبقاتی و اجتماعی آن دوران را ارائه میدهد.
وقتی قاتل اجیر شده جان گانت سوار لردزبورگ می شود، مردم شهر دچار اختلال شخصیتی می شوند زیرا هر شهروند برجسته دشمنانی دارد که می توانند از خدمات یک قاتل حرفه ای برای انتقام شخصی استفاده کنند...
داستان بلره (با بازی لوئی دو فونس) که یک شکارچی غیرقانونی است که همیشه با پارژو (با بازی موستاش)، نگهبان جنگل، درگیر است. بلره به طور اتفاقی توسط آرمان (با بازی کلود ریچ)، معلم پیانو و عاشق آرابلا (با بازی نول آدام)، دختر صاحب زمین، زخمی میشود اما پارژو فکر میکند او را زده است و او را دستگیر میکند. بلره در زندان به شهرت میرسد و همه از او خوششان میآید. اما شهر بدون بلره خستهکننده و بیجنب و جوش میشود و مردم خواستار آزادی او میشوند...
ر خلال جنگ جهانی دوم، افسران زندگی خوب همراه با غذا و آرامش زیادی زندگی می کردند. برای آنها، جنگ بازی است که می دانند در آن برنده خواهند شد و سربازان تنها وسیله ای برای رسیدن به این هدف هستند و..
جان ویلسون از درد و ناتوانی در خواب رنج می برد. او سعی می کند آتش گاز را روشن کند و از یک اقامت گاه دیگر، هنرمند نیکلاس، که شب را با مدل خود می گذراند، کمک می گیرد و...
سارق مشهور بانک، بندرت بدون مسلسل تامپسون خود دیده می شود. او ترس زیادی از مرگ دارد. تصور یک تابوت او را در خلال یکی از سرقتهایش با مشکل روبرو کرده و منجر به از دست دادن یکی از دستهای همدستش می شود...