خانوادهای آلمانی که برای گذراندن تعطیلات به ویلایی در فرانسه رفتهاند، با زنی زخمی و مرموز مواجه میشوند. آنها زن را به ویلا میآورند، اما این کارشان عواقبی غیرمنتظره به دنبال دارد.
جائه وان وکیلی است که از قاتلان دفاع میکند. برادرش پزشکی است که همواره به بیمارانش بیشتر از خودش اهمیت میدهد. اتفاقی برای فرزندان نوجوانشان میافتد که باعث میشود هر دو برادر با وجدان خود روبرو شوند.
پس از اینکه برادرش خانه را ترک کرد، تاری به تنهایی برای نجات مادرش از دست پدر بدرفتارش تلاش کرد. تاری که از کودکی آسیب روحی دیده بود، تصمیم گرفت به همراه باسکارا به یک گروه حمایتی بپیوندد. آنها با گشودن قلبهایشان به دنبال رستگاری هستند.
این داستان، روایتگر سیر تحول تونی است. او که روزی برای فراگیری فنون بوکس به باشگاه الیوت، مردی که صاحب باشگاه ورزشی بود، مراجعه میکرد، اکنون به بانویی پیشگام در عرصه مدیریت بوکس بدل گشته و با بهرهگیری از آموزههای الیوت، پین را در مسیر مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی هدایت میکند.
در آیندهای که هوا بسیار آلوده است، فردی که تغییرات ژنتیکی بر روی او انجام شده است، با مصرف یک دارو دچار جهشهای ژنتیکی میشود. او متوجه میشود که این جهشها میتوانند ناجی بشریت باشند.
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 10 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 25 جایزه دیگر.
در جریان بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۷۲ در مونیخ، آلمان، یک تیم پخش تلویزیونی ورزشی آمریکایی مجبور شد رویداد گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی توسط یک گروه تروریستی را به صورت زنده پخش کند.
ولف، ارباب دونلندینگ که با زیرکی و بیرحمیاش شناخته میشد، برای انتقام مرگ پدرش، به طور ناگهانی به پادشاهی روهان حمله کرد. هلم دستپتک، پادشاه شجاع روهان و مردم وفادارش مجبور شدند تا آخرین نفس خود را در قلعه باستانی هورنبرگ به دفاع از سرزمینشان بپردازند.
دو مأمور حرفه ای برای محافظت از دو طرف یک دره عجیب و غریب به آنجا فرستاده می شوند و در آنجا با هم دوست می شوند. وقتی نیروی شیطانی ظاهر می شود، آنها مجبور می شوند برای نجات خود با هم همکاری کنند.
گرالت، شکارچی هیولا، برای بررسی حملات ساحلی، درگیر نزاعی باستانی بین انسان ها و مردم دریا می شود که جنگی میان پادشاهی ها را در پی خواهد داشت. او باید این راز را قبل از شروع جنگ حل کند.