اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
یک پیمانکار دائمی در وزارت دادگستری، مسئول نظارت دقیق بر افرادی است که از دستبند الکترونیکی استفاده میکنند. او همچنین از افسران مراقبت از مجرمان آزاد شده حمایت کرده و در مواقع اضطراری، از بروز خشونت و توهینهای کلامی جلوگیری میکند.
زنی و مردی که به پایان زندگی مشترکشان نزدیک میشوند، ناگهان متوجه میشوند که مرد شروع به ناپدید شدن میکند. در حالی که او به تدریج از وجود محو میشود، دنیای جدیدی از افرادی را کشف میکند که درست مثل خودش ناپدید شدهاند.
سیتا نوجوانی بود که شاهد مرگ والدینش بر اثر یک بمبگذاری انتحاری به نام دین شد. او پس از آن زندگی خود را وقف پیدا کردن شرورترین فرد کرد و تصمیم گرفت که وقتی آن فرد بمیرد، خودش را نیز با او دفن کند تا ثابت کند عذابی که دین برای قبر وعده میدهد وجود ندارد و بنابراین دین حقیقت ندارد. اما عواقب وخیمی برای کسانی که باور ندارند در انتظار است.
دنیایی تصور کنید که در آن، همه افراد ملزم به انجام یک عمل جراحی هستند تا تمام تفاوتهای ظاهریشان برطرف شود و همه به یک اندازه زیبا به نظر برسند. در چنین جهانی، تنوع و تفاوتهای فیزیکی که انسانها را از یکدیگر متمایز میکند، به کلی از بین خواهد رفت.
داستانی تخیلی که از رویدادهای واقعی الهام گرفته، ماجرای ناپدید شدن چند کودک از یک محله فقیرنشین در منطقه 36 را روایت میکند. یک مامور پلیس مصمم، درگیر پروندهای پیچیده میشود و باید با یک قاتل زنجیرهای روبرو شود. در جریان این تحقیقات هولناک، رازهای تاریکی نیز آشکار خواهد شد.
در اسلو، مردگان به طور ناگهانی زنده میشوند و سه خانواده را با چالشی بزرگ روبرو میکنند. هویت و هدف این بازگشتهها ناشناخته است و سوالات بسیاری در ذهنها باقی میماند.
در جریان فیلمبرداری یک فیلم ترسناک، رفتار نامتعارفی از سوی یک بازیگر آشفته مشاهده میشود. دختر این بازیگر که از او جدا شده، در شک و تردید است که آیا پدرش به دام اعتیاد گذشته خود افتاده یا اینکه اتفاقی شوم در حال وقوع است.
یک دختر جوان که به پیوند کلیه نیاز دارد، قصد ازدواج با کسی را دارد که بتواند کلیه خود را به او اهدا کند. او در این مسیر، مرد جوانی را ملاقات میکند که بیماری مغزی دارد.