اين فيلم با الهام از داستان يک جنگجوي افسانه اي مصري با نام " شاه عقرب " ساخته شده است . داستان در 5000 سال پيش در شهر بدنامي به نام گموراه اتفاق مي افتد . در اين شهر فرمانروايي بدکار وجود دارد که تصميمي گرفته تا تمام چادر نشينان صحرا را از بين ببرد . تعداد کمي از قبايل باقيمانده که هرگز با هم متحد نبوده اند ، بايستي بهم بپيوندند و يا اينکه نابود شوند ...
«چارلي بروستر» (راگسديل) خيلي زود سخت تحت تأثير شخصيت «جري دندريج» (ساراندون)، همسايه ي جديدشان، قرار مي گيرد. اما پس از مدتي در مي يابد که «جري» در واقع خون آشام و مسبب يک رشته جنايت در منطقه است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 18 جایزه دیگر.
«لایتینگ مک کوئین» به همراه دوستش «میتر» برای شرکت در مسابقات جهانی پا به آن سوی اقیانوس ها می گذارد. اما زمانی که میتر درگیر ماجراجویی های خودش می شود، مسیر رسیدن به قهرمانی برای مک کوئین ناهموار می شود.
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 18 جایزه دیگر.
یک موجود بیگانه یتیم از سیاره اش که در حال نابودی است، به زمین فرستاده می شود. او در زمین بزرگ شده و به اولین و بزرگترین ابرقهرمان این سیاره، یعنی «سوپرمن» تبدیل می شود...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 10 جایزه دیگر.
آينده اي نه چندان دور. شهر جنايت زده ي ديترويت را در واقع سران يک «شرکت» اداره مي کنند. با نظارت «ريچارد جونز» (کاکس)، معاون اداره پليس، طرح ساخت نوعي روبات براي مبارزه با جنايت هاي مهارناپذير خياباني به انجام مي رسد و خيلي زود هنگامي که يکي از ماموران پليس به نام «الکس مورفي» (ولر) به دست گروهي از جنايتکاران به رهبري «باديکر» (اسميت) به قتل مي رسد، «مورتن»، فرصت پيدا مي کند تا ادعايش را عملي کند.
پنج نفر از دانشجویان کالجی در آمریکا با هم قرار گذاشته اند تا آخر هفته ی خود را در کلبه ای متروکه در جنگل بگذرانند. در کلبه کتابی موسوم به کتاب مرده و یک ضبط صوت را می یابند که متعلق به یک پروفسور بوده است و به زبان بابلی و سومری نوشته شده است. یکی از آن ها ضبط صوت را روشن می کند. آن ها صدای پروفسور را می شنوند که در حال ترجمه ی کتاب است. این کار آن ها باعث رهایی نیروی پلیدی در جنگل می شود...
دانشمندي به نام «پيتن و ستليک» (نيلسن) روي فرمول تهيه ي نوعي پوست مصنوعي کار مي کند. تبهکاران آزمايشگاه «پيتن» را منفجر مي کنند، اما او که به طور معجزه آسايي از مرگ نجات يافته و بر اثر سوختگي ناشي از انفجار سخت کريه المنظر شده، با تهيه ي نقاب هايي از پوست مصنوعي در پي گرفتن انتقامي سخت بر مي آيد.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر.
در پی برخورد زیردریایی هسته ای مونتانا با یک شیء ناشناخته در قعر اقیانوس، گروهی از متخصصان از جمله «لینزی بریگمن» (مسترآنتونیو) و شوهرش، «باد» (هریس) که مدتی است رابطه شان به سردی گراییده، به تحقیق و کاوش درباره ی این پدیده می پردازند. «لینزی» فکر می کند یک نیروی هوشمند غیرزمینی در قعر دریا حضور دارد…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
«فرمانده پیکارد» و خدمه اش، بروگ ها را در سفر زمانی به گذشته تعقیب می کنند، تا مانع از بر هم زدن اولین تماس زمینی ها با موجودات بیگانه فضایی در تاریخ شوند...
یک سرباز حین انجام وظیفه در ویتنام کشته می شود. همان شب، سرباز به خانه بازگردانه شده و پس از آرزوی مادرش به زندگی بازمی گردد. پس از بازگشت به زندگی، او در اتاقش خود را محبوس کرده و فقط شبها بیرون می آید...
مرد جوانی سبد بزرگی را با خود حمل می کند. داخل سبد برادر دوقلوی او قرار دارد که تصمیم دارد از پزشکانی که بر خلاف میلشان آنها را از هم جدا کرده اند انتقام بگیرد...
«ژنرال زد» (استامپ) و هم دستانش «اورسا» (داگلاس) و «نون» (اوهالوران)، به طرز غير منتظره اي در اثر انفجار يک بمب هيدروژني در فضا از اسارت آزاد مي شوند و براي گرفتن انتقام از«سوپرمن» (ريو)، پسر «جورال»، به زمين مي آيند...
«راکي» (استالون) به دليل خطر ضربه ي مغزي ديگر قادر نيست در مسابقات بوکس شرکت کند. او که بر اثر اتفاقاتي ورشکسته شده، مربي گري بوکسور جوان تشنه ي شهرت، «تامي گان» (ماريسن) را به عهده مي گيرد...
زمان آينده. «نايت رايدر» (گيل)، سردسته ي روان پريش گروهي موتور سيکلت سوار هنگام تعقيب پليس تصادف مي کند و کشته مي شود. «مکس راکاتانسکي» (گيبسن)، مأمور کارآمد پليس با ترغيب رئيسش، «مکافي» (وارد) از استعفا منصرف مي شود و با رفيقش «جيم گوس» (بيسلي) کارشان را شروع مي کنند...
«مکس» مامور پلیس سابق، اکنون یک مرد آواره تنهاست که در سرزمین های استرالیا که به بیابانی خشک تبدیل شده سفر میکند. تنها هدف او زنده ماندن است تا اینکه به گروه کوچکی از مردم بی دفاع بر می خورد که توسط یک دسته موتور سوار مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و تصمیم می گیرد به آن ها کمک کند...
دیو گارور که در رادیو مشغول بکار است مورد توجه یکی از طرفدارانش به نام اولین درپر قرار می گیرد.آنها با هم آشنا شده و اولین اعتراف می کند او کسی است که از او برای پخش آهنگی کلاسیک درخواست کرده.از این نقطه فیل نشان می دهد یک قرار عادی چگونه می تواند تمام زندگی را تغییر دهد و …
در دهه ي ۱۹۶۰، «آستين پوئرز» (مايزر)، عکاس مد، مقيم لندن پر تحرک و امروزي و مأمور آژانس جاسوسي معتبر بين المللي در قالب یخی فریز شده، تا در دهه ی ۱۹۹۰ از آن بیرون آید و بزرگترین دشمن خودش را شکست دهد، گرچه طرز رفتار و مد بروز او اکنون خیلی قدیمی شده اند...
چون مادر «بلید» در زمان بارداري توسط يک خون آشام زخمي شده، بلید که يک نيمه انسان - نيمه خون آشام است، داراي تمام خصوصيات خوب خون آشامان بهمراه بهترين مهارتهاي انساني مي باشد. بلید به شکار خون آشامان می پردازد تا انتقام مادرش را بگيرد. خون آشامان که تصميم دارند بزودي به تمام سازمانهاي مهم انسانها نفوذ کنند، به بلید نياز دارند زيرا او داراي خون ويژه اي است...