داستان این فیلم در مورد این است که چگونه دونالد ترامپ جوان تجارت املاک و مستغلات خود را در دهه 1970 و 80 در نیویورک با کمک وکیل بدنام روی کوهن آغاز کرد.
دو شکارچی جادوگر در اواخر قرن هفدهم به شهری کوچک در ماساچوست میروند تا به شایعاتی درباره پرستش شیطان رسیدگی کنند. اما در این سفر، خودشان تحت تأثیر نیروهای شیطانی قرار میگیرند و تغییر میکنند.
یک افسر زن که برای اینترپل کار میکند پس از اینکه متوجه میشود دزد هنری که به دنبال او بوده معشوق سابق او است، نقشهای برای دستگیری او در حین ارتکاب جرم طراحی میکند...
یک سفر قارچی، الیوت آزاده را با خود 39 ساله اش روبرو می کند. اما زمانی که "الاغ پیر" الیوت هشدارهایی را به جوان ترش می دهد، الیوت متوجه می شود که باید در مورد خانواده، زندگی و عشق خود تجدید نظر کند.
ایزی آرایشگر نیویورکی از فرصت کار در عروسی یک شاهزاده جذاب استفاده می کند. وقتی جرقه هایی بین آن دو به پرواز در می آید، عشق و وظیفه با نزدیک شدن به زمان عروسی مورد آزمایش قرار می گیرند...
این فیلم، روایتی از زندگی زنی به نام گریس پودل است که به دلیل جمعآوری بیش از حد اشیاء مختلف، از جمله حیوانات کوچک، کتابها و...، زندگی عجیبی داشته است.
سربازی در جستجوی همسر گمشده خود، به یک پارک تفریحی عجیب و غریب نفوذ میکند و با دنیایی روبرو میشود که واقعیت و خیال در آن آمیخته شدهاند. این کشف، جستجوی او را برای یافتن حقیقت درباره سرنوشت همسرش پیچیدهتر میکند.
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 122 جایزه و نامزد دریافت 87 جایزه دیگر.
«مایلز» (جیاماتی) معلم و نویسنده ی ناموفقی است که در میان سالی از همسرش جدا شده است. «جک» (چرچ) نیز دوستی صمیمی است که «مایلز» او را از دوران دانشجویی می شناسد. «جک» قرار است هفته ی آینده ازدواج کند و «مایلز» به عنوان هدیه ی ازدواج به او پیشنهاد می کند که یک هفته ای به کالیفرنیا بروند...
فیلیمنا کونک، با طعنه و نگاهی انتقادی، به بررسی پرسشهای بزرگ درباره زندگی، جهان و فناوری میپردازد. او با دیدار از افراد صاحبنظر و ارائه نظرات شخصی و گاه متناقض، مخاطب را به تفکر وامیدارد.
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
روزي پس از فردا، فيلمي راجع به حوادث جوی کره زمين است، «جک هال» کارشناس هواشناسي معتقد است که تا سال آينده يک عصر يخبندان بر روي کره زمين شکل مي گيرد. ولي او با دانشمندي انگليسي بنام «راپسن» آشنا مي شود که عقيده دارد روز حادثه خيلي زودتر از زمان پيش بيني شده است...