سارا، لوسیا، سوفیا و کلودیا خواهر هستند، چهار زن امروزی با شخصیتهای بسیار متفاوت، که در مراسم ختم مادرشان جمع میشوند و بعد از آن میفهمند مردی که همهی آن ها تمام عمر "پدر" صدایش میزدند، پدر واقعیشان نیست. آنها جستجویی را آغاز میکنند تا بفهمند پدر واقعیشان چه کسی است...
هنگامی که یک گروه از دوستان قدیمی برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به ناپا می روند تا تولد 50 سالگی دوست خود را جشن بگیرند، اما تنش هایی از گذشته باعث می شود که این جشن به سمت هرج و مرج بزرگی کشیده شود…
آنا پس اینکه هواپیمایی که سوار بر آن در حال سفر بوده سقوط میکند خود را در میان شلوغی های پاریس و اتفاقات زندگی اش میبیند، اون گیج و سردرگم هست که این اتفاق میان مرگ و زندگی چرا برای او به وجود آمده...
یک زندانی به نام لوئیس منکینز که بیست و چهار سال قبل و در دوران جوانی متهم به انجام یک قتل شده بود، اکنون خود را در معرض آزادی از زندان میبیند، اما با آیندهای نامعلوم در خارج از آنجا روبروست…
هنگامی که بلیتزن از گوزنهای بابانوئل در بیست و یکم دسامبر بازنشستگی خود را اعلام میکند ، یک اسب مینیاتوری سه روز فرصت دارد تا رویای زندگیاش برای به دست آوردن جایگاهی در تیم بابانوئل را در آزمونهای قطب شمال ، به سرانجام برساند…
شخصیت ما، روح یک دختر به نام "چون" است، به تازگی تبدیل به دلفینی شده که در قلب دریا در حرکت است، برای دیدن آنچه را که جهان انسانها است. در حال گشت زنی در دریا است،اما چون گرفتار طوفان میشود و خودش را در یک تور ماهیگیری میابد.اما پسر جوانی تلاش می کند تا او را نجات دهد ولی در این حادثه جان خود را از دست می دهد و قلب چون می شکند. "دا چینگ های" می گوید یک داستان درباره ی تلخی و شیرینی از ایثار و رستگاری است چرا که چون مصمم است روح پسر بچه را به زندگی برگرداند، که در حال حاضر در قالب یک ماهی کوچک سفید است. دا چینگ های در مورد یک نوجوان از آمدن به شرایط با محدودیت های آن سخن می گوید، و روح، و برخورد با مسائلی از قبیل مرگ، عشق و بلوغ احساسات با همدلی و بررسی نکات دقیق و ظریف آنها را در کار خود مدنظر قرار داده است..
ثروتمندترین بچه ی دنیا ، ریچی ریچ ، همه چیز در زندگی اش دارد روزی در هنگام افتتاح کارخانه ی جدید پدرش بجه هایی را می بیند که در آنجا بیسبال بازی می کنند که او ...
وقتی یک رپر جوان اجرای زنده اش را خراب میکند تصور اینکه او به پایان دوران حرفه ایش رسیده امید و اشتیاقش را از بین میبرد. اما بهترین دوستش او را وارد یک مهمانی میکند که فرصتی است برای بازگشت دوباره و...