زکریا با استفاده از داستانهای شخصی و اجتماعی میخواهد به عمق بیروت برود و با بررسی ارتباط بین نسلها و فضاهای مختلف، اضطراب و جو حاکم بر این شهر را نشان دهد.
زوجی به نام آنا، دختری که به دنبال کارآموزی است تا بتواند از پدرش مراقبت کند، و ژوائو، یک نوازنده خیابانی، در حالی که در خیابان تاریخی پائولیستا در سائو پائولو، برزیل حرکت میکنند، عشق را پیدا میکنند..
مردی تنها با زنی آزاداندیش آشنا میشود که به او نه مرحله برای حرکت به جلو آموزش میدهد. در حالی که او به او کمک میکند، آنها شروع به عاشق شدن یکدیگر میکنند.
قاضی جائدا کینگ به تازگی شان ساموئلز را به اعدام محکوم کرده است. قاضی باید بر عقل، قدرت و مهارت او تکیه کند تا راهی برای پایان دادن به بن بست پیدا کند...
فی عمر، یک مدیر بازاریابی موفق در آتلانتا است که علیرغم پیشرفت در کار، در زندگی عاطفی خود با شکست مواجه شده است. او پس از بهم خوردن رابطهاش با رندال (که حاضر به تعهد نبود) و تجربهی قرارهای ناموفق بعدی، در نهایت با بیمیلی قبول میکند که دوباره با رندال ملاقات کند.
گوگرل، یک دختر مهربان و ابرقهرمان، میخواهد همه را خوشحال کند. اما یک نینجای قدرتمند مانع او میشود. حالا گوگرل باید خودش را به یک نینجا تبدیل کند تا بتواند بر این مانع غلبه کند و ماموریتش را کامل کند.
خانواده ثروتمند و مذهبی ایدن، در مهمانیهایشان به مهمانان منتخب فرصتی برای تغییر زندگی میدهند؛ فرصتی که ممکن است برای برخی رؤیا و برای برخی دیگر کابوس باشد.
با ظهور مدارک جدید، پروندهای مربوط به چهار سال پیش در اوکلند دوباره باز میشود و دو کارآگاه، ویلیامز و آدامز، مامور میشوند تا حقیقت ماجرای مدل مرحوم، مرسدس را کشف کنند.
در اولین برنامه کمدی ویژه خود، کوین جیمز تورنتون مخاطب را به سفری برای رسیدن به سن بلوغ می برد و در مورد بزرگ شدن به عنوان یک ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا در یک جامعه کلیسایی سختگیر، تلاش برای محبوب شدن در مدرسه و داستان های مرتبط اما شرم آور که همه ما در تلاش برای جا افتادن در پوست خود به اشتراک می گذاریم، صحبت می کند. همه اینها با کمی چاشنی اتوتیون.
نوری و دکر به دلیل تحویل بسته اشتباهی دچار مشکل می شوند. لاکی به کوبرا پول بدهکار است اما متوجه می شود که پدرش به او ارث زیادی داده است. این ارث باعث می شود که لاکی از شر کوبرا خلاص شود و زندگی خود را تغییر دهد.
یک تهیه کننده جوان رادیو برای نجات برنامه ، رئیس خود را که اخیراً جدا شده است، در قرارهای ملاقات زنده برای ملاقات با افراد جدید قرار می دهد. اما به طور تصادفی به یکی از متقاضیان علاقه مند می شود و باید تا کریسمس بین عقل و قلبش یکی را انتخاب کند...