جین هو در کودکی والدین خود را در یک تصادف از دست داد، او هیپنوتیزم میشود تا آسیبهای ناشی از تصادف را درمان کند. دو هیون، یک دانشجوی کالج به هیپنوتیزم جین هو علاقه مند می شود و او نیز سعی می کند این کار را انجام دهد...
مردی که زمانی یک خبرنگار مشهور بوده است، کارش را از دست داده و در یک برنامه رادیویی مشغول به کار می شود. در حین یکی از برنامه های رادیویی اش، یک تماس از فردی دریافت می کند که قصد دارد بزرگترین پل شهر را منفجر کند...
پلوتو داستانی است درباره فشارهای رقابتی برای ورود به دانشگاه های معتبر و این که چگونه این فشارها می توانند انسان ها را به انجام کارهایی وادار کنند که در حالت عادی هرگز انجام نمی دادند. این داستان همچنین به بررسی این موضوع می پردازد که چه چیزی می تواند یک پسر معصوم را به یک هیولا تبدیل کند...
همزمان با پایان جنگ کره ای ها، به اجبار دستور آتش بس داده می شود، اما خارج از خط مقدم بر روی تپه های “آیروک” جنگ بی رحمانه ای ادامه دارد. مبارزه ای که جهت کسب منطقه ی استراتژیک برای تعیین مرز جدید بین دو کره فوق العاده ارزشمند است.بعد از آن گلوله ای در جسد فرمانده ی ارتش کره ی جنوبی پیدا می شود. این گلوله که منجر به مرگ فرمانده ی سپاه شد، متعلق به خود ارتش کره ی جنوبی است...
دوستان صمیمی دونگ-سیک و سونگ-هو در مدرسه عاشق یک دختر شدهاند. اما زمانی که دختر مورد علاقهشان مورد تجاوز و قتل قرار می گیرد پلیس میفهمد که جانی که مسئول این جنایت وحشیانه است، شخصی است که پسران خیلی خوبی با او آشنایی دارند و این اتفاق دوستی آنها را به هم میزند...
دو خواهر دوقلوی یتیم، زمانی که یکی از آنها به خانواده ای دیگر سپرده می شود، از هم جدا می شوند. اما سرنوشت آنها را در سخت ترین شرایط زندگی شان، زمانی که زندگی آنها با هم عوض می شود، به هم می رساند...
در مورد روح یک دختر دبیرستانی که 5 سال است مرده است و یک پسر جن گیر با توانایی دیدن و شنیدن ارواح. چیزی که او در طول سال ها کشف کرده این است که می تواند آنها را لمس کند و با آنها مبارزه کند، بنابراین وقتی به یک شغل نیمه وقت نیاز دارد و نمی تواند شغلی را پیدا کند شروع به گذاشتن تبلیغات آنلاین به عنوان یک جن گیر برای او می کند.
داستان سریال مدرسه قانون در مورد یک استاد و دانشجویان یک دانشکده معتبر حقوق است که درگیر پرونده ای غیر معمول و بی سابقه میشوند؛ یانگ جونگ هون قبلا دادستان بوده و حالا در دانشگاه تدریس میکند. به دلیل رک بودن و زبان تند و تیزی که دارد ، در بین دانشجویان محبوب نمیباشد. پروفسور کیم یون سوک تنها کسی است که میتواند به راحتی با او صحبت کند؛ کانگ سول دانشجوی سال اول حقوق است که به سختی به این مرحله رسیده ، او خانواده ای کم بضاعت دارد و از اینکه کسی متوجه این موضوع شود احساس خوبی ندارد؛ هان جون نیز دانشجوی سال اول حقوق است که نفر نخست کلاس خود می باشد اما روی دیگری دارد که آن را مخفی میکند…
چهار جوان بیکار برای کمک کسی که ندای "نجاتم بده" او را میشنوند میروند و بعدا متوجه میشوند این شخص درگیر یک گروه فرقه مذهبی شده که اونها رو وارد اتفاقاتی غیرمنتظره و عجیب غریب میکند...
این سریال هشت قسمتی در مورد آینده نزدیک و افرادی است که رویای یک جامعه بی نقص به واسط پیشرفت های تکنولوژی را دارند. هر قسمت این محموعه علمی-تخیلی توسط یک کارگردان درست شده است و هر قسمت شامل یک موضوع جدید با بازیگران جدید است…
پارک سائه روی (پارک سئو جون)، جوانیست که در در روز اول مدرسه، همکلاسی خود جانگ گئون وون (اهن بو هیونگ) را که درحال قلدری برای دیگر دانش آموزان بود، کتک میزند. از طرفی مدیر همان مدرسه و رئیس رستورانی که پدر پارک سائه روی در آن کار میکند، پدر جانگ گئون وون است. او از پارک سائه روی میخواهد از پسرش عذرخواهی کند اما او قبول نمی کند به همین خاطر او را از مدرسه و پدرش را از رستوران اخراج می کند. کمی بعد پدر پارک سائه روی در تصادفی با جانگ گئون وون کشته می شود و پارک سائه روی نیز از روی عصبانیت جانگ گئون وون رو کتک میزند و کمی بعد دستگیر شده به زندان می افتد. بعد از آزاد شدن از زندان پارک سائه روی تصمیم میگیرد از خانواده جانگ، با راه اندازی رستوران خودش در ایتوان سئول، انتقام بگیرد …
در دوره ی سلسله ی جوسئون ، ریانگ در روز به عنوان یک گانگستر بی فایده در بازار فعالیت میکرد اما در شب او یه دزد جوانمرد است کسی که از دولتمردان فاسد صاحب منصب دزدی میکرد تا به فقیران بدهد. شهروندان فقیر فقط اون رو به عنوان « ایل جی مائه » می شناختند. بونگ سون دختری خنده دار است که دارای هنر جنگی خوبی است و به عنوان یک کلاه بردار زندگی می کند. . او فقط عاشق ریانگ است و حاضر است جان خود را برای او بدهد. یون چئه دختر یک دولتمرد صاحب منصب است و ذات خوبی دارد و به مردم بدبخت کمک می کند. او ایل جی مائه رو یک بار با شانس دید و داستان خوشعشق آنها آغاز شد. هر چند، او ایل جی مائه رو در موقعیت خطرناکی قرار میدهد چون یک افسر گارد سلطنتی نیز او را دوست دارد.