کمیتهی پیوند اعضا، تنها یک ساعت وقت دارد تا تصمیم بگیرد که کدام یک از سه بیمار موجود، لیاقت پیوند قلب و ادامهی زندگی را دارد. آنها این تصمیم را با تمام مشکلات موجود، میگیرند و هفت سال بعد، با عواقب آن تصمیم سرنوشت ساز، دست و پنجه نرم میکنند...
داستان فیلم در سال 1926 با ورود “نیوت اسکمندر” به کنگره سحر و جادوی ایالات متحده برای نشستی مهم آغاز می شود. فرار موجودات جادویی خطرناک از یک کیف جادویی گسترش یافته که خانه و محل نگهداری آن ها به شمار می رفت. موضوع این نشست مهم، شالوده اصلی داستان را تشکیل می دهد. این اتفاق روابط میان جادوگران و انسانها را در موقعیت خطرناکی قرار می دهد...
داستان فیلم در باره ی بازیگری سالخورده هست که می خواهد دوباره شور و اشتیاق تازه ای در زندگی خود پیدا کند، اما زمانی که نزدیک است شکست بخورد ناگهان با زنی جوان که همجنسگرا هست آشنا می شود و...
داستان فیلم درباره مردی است که شغلش بادیگارد و اسکورت زنان بیوه در شهر نیویورک است. او با یک نمایشنامه نویس جوان آشنا می شود و می خواهد که او را زیر بال و پر خود بگیرد و...
آلک برنو، وکیل جوان، درگیر پروندهای پیچیده و خطرناک میشود. او باید یک کلاهبرداری بزرگ نفتی را افشا کند، اما با پیچیدگیهای دنیای مافیا و رابطه عاطفیای که با شاهد کلیدی پرونده پیدا میکند، روبرو میشود.
داستان فیلم در شهر روبوتها میگذرد. «رادنی» یک روبوت جوان با استعداد است که در خانوادهای فقیر به دنیا آمده! او هیچ گاه نتوانسته از قطعات خوبی بر خوردار شود و همیشه پدر ظرفشویش مجبور بوده قطعات یدکی کهنهی دیگران را برایش بیاورد. رادنی تصمیم میگیرد مخترع شود و روبات اعجوبهای درست میکند که کارهای جالبی از او سر میزند. رادنی تصمیم میگیرد به «روبوتسیتی» برود تا کارش را به «بیگ وِلد» رئیس محبوب روبوتسیتی و حامی مخترعین معرفی کند.
هنگامی که آسانسورهای ساختمان 102 طبقه هزاره نیویورک شروع به خرابی می کنند، مارک نیومن مکانیک برای یافتن علت اعزام می شود. پس از وقوع یک سری از "تصادفات" وحشتناک و مرگبار، مارک با جنیفر گزارشگر آشنا می شود ...
«جان شفت» (جکسن)، برادر زاده ي همان کارآگاه خصوصي مشهور (راندتري)، يکي از کارآگاهان خبره ي پليس است که با هم کارش، «کامرون واسکز» (ويليامز)، مأمور رسيدگي به پرونده ي قتل دانشجويي سياه پوست مي شود. در جريان پي گيري طولاني اين پرونده، «شفت» به صرافت مي افتد که از خدمت در نيروي پليس کناره گيري و يک آژانس کارآگاهي باز کند...
داستان فیلم درباره ی “روبین هریکن کارتر”است. او یک ورزشکار افریقایی-امریکایی است که در برابر مشکلاتش برای تبدیل شدن به یک بوکسر در رده ی سبک وزن ها به مبارزه برخاست. اما رویا هایش با متهم شدن وی به قتل های سه گانه و محکومیت به زندگی سه گانه ی طبیعی خاموش شدند. با وجود تبدیل شدنش به عنوان یک ستاره و لجاجت و تلاشش برای اثبات بی گناهی اش از طریق نوشتن شرح زندگانی اش, سال ها تلاش بی ثمر او را دلسرد رها کردند. ولی وقتی که مربیانش با خواندن کتاب زندگی اش متقاعد شدن که حرفش را قبول کنند که میتوانستد با اعلام بی گناهی وی تبرئه اش کنند, اوضاع عوض شد و …
ايست ووبرن مينه سوتا، سال 1979. دو چاه آب شرب اهالي شهر با پساب هاي صنعتي آلوده مي شوند و همه ي اهالي به کارخانه هاي محلي شک مي برند و آن ها را علت مسموم شدن آب، ابتلاي بعضي از کودکان شهر به سرطان خون و مرگ آنان مي پندارند. «آن آندرسن» (کويينلن)، مادري که پسرش مرده تصميم مي گيرد از صاحبان کارخانه ها شکايت کند...