اَبی و شان قبلاً بهترین دوستان هم بودند. سالها بعد، آنها دوباره در یک خلوتگاه همدیگر را ملاقات میکنند و وقتی در حین پیادهروی از گروه جدا میشوند، باید با هم همکاری کنند تا راه بازگشت را پیدا کنند...
زنی که به تازگی نامزد کرده، جشنی ترتیب میدهد تا خانوادهاش با خانواده نامزدش آشنا شوند. اما غافلگیرکننده این است که پدر و مادر نامزد او، آقای و خانم کریسمس (بابا نوئل و مادر کریسمس) هستند!
یک تعداد زن و مرد به شدت زخمی شده در یک آسایشگاه متروکه بیدار می شوند و تنها می فهمند که یک سرایدار سادیستی کلید آزادی و پاسخ های هولناک را در مورد هویت واقعی آنها را دارد ...
"ایمی" و "لو" مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...
داستان این سریال زیبا که از سال 1860 شروع می شود ، درباره شخصی به نام کلن بوهمن است. او یک سرباز سابق اتحادیه آمریکایی است که به دنبال جریان قتل همسرش می رود. او به نبراسکای غربی یعنی جایی که “جهنم متحرک” نامیده می شود می رود ، شهری که به بی عدالتی و بی قانونی مشهور است این شهر در حال ساختن راه آهن به سمت اقیانوس آرام است و وقتی قبیله ای برای نابودی خط آهن اقدام می کند، همه چیز پیچیده تر می شود...