در دهه 1880 میلادی، در ایالت وایومینگ، پسری که پس از درگذشت پدر و مادرش مسئولیت نگهداری از خود و برادر کوچکترش را بر عهده داشت، پس از آنکه به جرم کشتن تصادفی یک دامدار بومی به چوبه دار محکوم شد، به همراه پدربزرگش که مدتها از او دور بوده، میگریزد.
نگاهی شخصی به زندگی، کار و مرگ نابهنگام هالینا هاچینز، فیلمبردار مستقل مشهور، که در یک حادثه غمانگیز در صحنه فیلم «راست» در سال 2021 مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
هنگامی که فقدان همبستگی به سراسر جهان نفوذ میکند و هستیِ نِیلپُل، سرزمین بابا نوئل، را به خطر میاندازد، پسری کوچک به نام کوین فراخوانده میشود تا نجات دهد..
کلی، یک دختر تنها و درمانده است. او دلتنگ مادرش است و دیگر امیدی به آیندهی روشن ندارد. در همین حین پسری 17 ساله به نام کال سر و کله اش پیدا می شود و رنگ و بوی دیگری به زندگی کلی می دهد...
پس از اخراج از باشگاه ثروتمند کشور به دلیل رفتار بد، یک ستاره سابق تنیس در یک باشگاه راکت عمومی مشغول به کار می شود و در آنجا گروهی از افراد حرفه ای عجیب و غریب را به رویارویی با یک تیم رقیب از همکاران سابق خود هدایت می کند...
لوسی همیشه از غذا برای فرار از مشکلات زندگی استفاده میکرده است، اما زمانی که این دوست چاق، گروه دوستان قدیمیاش را به بیابان مونتانا میکشاند، خود جدیدش را نشان میدهد - لاغر، زیبا و همچنان ناقص...
یک مرد بیتفاوت و بیحوصله شاهد است که یک خونآشام یک ادم را میبلعد و چنان شیفته او میشود، او را تعقیب میکند و در زیرزمین به دام میاندازد تا دوباره نتواند بکشد...
وقتی دخترش ناگهان می میرد، ناتالی با دعوت از خود برای اقامت در خانه تابستانی که دخترش با دوستانش به اشتراک گذاشته بود، سعی می کند با فقدان مقابله کند...
هنگامی که به او یک وظیفه غیرممکن داده می شود ، یعنی نوشتن راهنمای یک زن مجرد برای عشق و رابطه جنسی در طی بیست و چهار ساعت ، یک نویسنده مجله برای الهام بخشیدن به زندگی خود روی می آورد...
یک خانم سناتور با تلاش زیاد موفق میشود یک زن را در تمرینات نیروی دریایی ارتش ثبت نام کند، در حالی که هیچ کس انتظار ندارد او از امتحانات پیش رویش سربلند بیرون آید…
داستانی جنایی در مورد یک شب یه یادماندنی در زندگی مامور گشت، "ری ماندل" و دستیار تازه کارش، "نیک هلند" می باشد. "ماندل" و "هلند" در حال تعقیب و شکار دو قاتل پلیس هستند اما باید با یک شهر هم درگیر شوند …
در حالی که آمریکا دویستمین سالگرد تولد خود را جشن می گیرد، دو نسل از دوستان و همسایگان در حومه شیکاگو آزادی های جدیدی را کشف می کنند و در بحبوحه انقلاب اجتماعی به دنبال ارتباط با یکدیگر هستند.
سریال ویسکی کولیِر ماجراجویی های یک مامور FBI کله شق اما حساس به نام ویل چیس (اسم رمز: ویسکی کَوِلیِر) را دنبال می کند. بعد از یک شکست احساسی، چیس برگماشته می شود تا با یک عامل کله خر سازمان سیا به نام فرانچسکا “فرانکی” تروبریج (اسم رمز: فایری تریبون) همکاری کند. آنها با هم، یک تیم بین المللی از جاسوس های ناکارآمد، مضحک و قهرمان را رهبری می کنند که هر از چند گاهی دنیا را نجات می دهند، در حالی که پا به جاده های سنگلاخی رفاقت، عشق و سیاست های اداری می گذارند.
زنی بعد از اینکه شوهرش او را ترک می کند، به اجبار شغلی را در یک سالن مخصوص سلامتی و زیبایی قبول می کند، در حالی که کاملا ناسازگار با روحیات او می باشد ولی این فرصت را از دست نمی دهد و دو زندگی متفاوت، یکی به عنوان یک مادر مطلقه در یک شهر سنتی و دیگری به عنوان یک ماساژور که با زن های خشن و غیر قابل پیش بینی سر و کار دارد را شروع می کند…
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...