«شان»، شوهر «آنا» (کيدمن) موقع دويدن در پارک مرکزي سکته مي کند و مي ميرد. پس از گذشت ده سال، در جريان يک مهماني خانوادگي ناگهان سرو کله ي پسرکي ده ساله پيدا مي شود که ادعا مي کند «شان» است، همان شوهر «آنا» که ده سال پيش درگذشته بود...
داستان فیلم بر پایه داستان چهار پسر به نام جیمی، آز، کوین، فینچ است که در تلاشند تا قبل پایان دبیرستان از باکرگی در آیند. همچنین سرکردهٔ آنها استیو استیفلر است.
ابل مردی فرانسویست که کودکان را دوست دارد و می خواهد از آنها در مقابل افراد بزرگتر محافظت کند.او به عنوان سرباز به جنگ جهانی دوم اعزام شده و به سرعت به اسارت گرفته می شود و ...
جنوب فرانسه، سال 1832. «آنجلو پاردی» (مارتینز)، مبارز ایتالیایی، به فرانسه می رود تا برای هم قطارانش که در جبهه ی مبارزه بر ضد اتریشی های اشغال گر می جنگند، اسلحه تهیه کند. او در جریان انتقال این سلاح ها به ایتالیا، با «پولین» (بینوش) برخورد می کند؛ زنی آریستوکرات که در پی همسرش می گردد...
یک نوجوان برای استراحت در تعطیلات تابستانی خود به خانه باز می گردد. با این حال، در عمارت پر از زنان، چارهای جز این نخواهد داشت که تحصیلات خود را به شیوهای مهیجتر ادامه دهد...
زندگی «جک سامرزبی» پس از شش سال دوری از خانه و خانواده و در حالی که دو سال از پایان جنگ های انفصال گذشته، به زادگاهش باز می گردد. همسرش، «لورل» به هویت او مطمئن نیست، چون برخلاف سابق مهربان و وفادار به نظر می رسد! تا این که جسدی کشف می شود که طبق شواهد از آن «سامرزبی» است که به قتل رسیده است….
در باروک فرانسه، یک زن بیوه حقهباز و معشوقه اش با همدیگر شرطی میبندند. معشوقه که ولمونت نام دارد، شرط می بندد که می تواند او را اغفال کند، هرچقدر که میخواهد سرسخت باشد. اگه ولمونت موفق شود میتواند عشقش را به دست آورد و هرکاری دلش می خواهد بکند...
شخصیت اصلی داستان، پزشک خوشگذرانی به اسم توماس (با بازی دانیل دی لوییس) است. توماس علاقه زیادی به جنس مخالف دارد و می توان او را به نوعی هوسباز دانست. شخصیت دیگری که با او آشنا می شویم معشوقه توماس نقاشی به نام سابینا است(با بازی لنا اولین) که به نوعی روشنفکر هم هست. توماس به طور تصادفی در شهری کوچک با ترزا (ژولیت بینوش) آشنا می شود و بعد از مدتی زندگی با هم، ازدواج می کنند. باقی داستان به بازگویی زندگی این زوج می پردازد که مجبورند پس از اشغال چک اسلواکی به سوییس پناه ببرند و بعد از مدتی هم بخاطر ناهمگونی های فرهنگی، به کشور اشغال شده شان باز گردند. شخصیت کمرنگ تری هم در فیلم هست: استاد دانشگاهی که عاشق سابینا ست.
فیلم بر اساس بخشی از رمان مارسل پروست به نام در جستجوی زمان از دست رفته ساخته شده است. داستان درباره چارلز سوان، یک مرد باهوش و متمدن است که در پاریس قرن نوزدهم زندگی میکند. او عاشق اودت دو کرسی، یک روسپی، میشود و زندگی اش را به خطر میاندازد ...
نوامبر سال ۱۷۹۳٫ «ژرژ دانتون» (دوپاردیو)، عضو کمیته ی امنیت عمومی و یکی از بنیانگذاران حکومت «ترور»، هم راه دوستش «ماکسیمیلیان دو روبسپیر» (پشونیاک). پس ازتبعیدی کوتاه و خود خواسته به پاریس قحطی زده باز می گردد؛ در حالی که او از خون ریزی خسته شده و «روبسپیر» هنوز به دنبال همان اصول انقلابی است.
دانسيگ، نوجواني به نام «اسکار» (ديويد بنت) از سه سالگي موفق شده جلوي رشد خود را بگيرد. او اغلب طبل مي زند و با فرياد مي تواند شيشه ها را بشکند. با به قدرت رسيدن نازي ها، «اسکار» کاري مي کند تا ناپدري اش «آلفرد» (آدورف) را به جرم هم کاري با دشمن تيرباران کنند...