"کارچی" پسری است که در دهه 1960 از مجارستان به آمریکا منتقل شده است.او در مدرسه تلاش می کند تا با فرهنگ آمریکایی کنار بیاید.او درباره یک دی جی که مسابقه ای موسیقی برای دانش آموزان برگذار می کند می شوند و...
یک کارگردان مشتاق و بازیگران کم استعداد آماتور یک تولید موزیکال شهر کوچک در میسوری وقتی متوجه می شوند که شخصی از خیابان در برنامه حضور خواهد داشت، از حد خود عبور می کنند...
یک قمارباز حرفه ای تصمیم می گیرد رابطه خود با خانواده و دوستانش را بهبود ببخشد. اما وقتی بین علاقه به همسر سابق و دوست پسر سابق او گرفتار می شود همه چیز به هم می ریزد و...
مارتا هورگان ، یک زن ساده لوح با معلولیت ذهنی است ، که با عمهاش ، فرانسس در یک شهر کوچک زندگی میکند . او به عنوان کسی که همیشه راستگو است شناخته میشود . او در یک خشک شویی کارمیکند ، جایی که راستگویی اش باعث میشود که ...
مارگارت هیکس با چالشهایی در زندگی خود روبرو است: عروسی نزدیک دخترش، رابطه عاطفی دختر دیگرش با مردی علاقهمند به موتورسیکلت، و بازگشت ناگهانی همسر سابق و بیمسئولیتش.
مسئول فیلمنامه یک استدیو با قبول نکردن فیلمنامه یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. آن نویسنده برای او کارتهای تهدید آمیز می فرستد. اما نویسنده از او به خاطر قبول نکردن فیلمنامه اش اخاذی می کند و ...
"شیکز" از کار خود به عنوان یک دلقک کنار گذاشته شده و به مشروبات الکلی روی می آورد. اما اوضاع وقتی بدتر می شود که دلقکی دیگر مورد توجه یک نمایش محلی قرار گرفته و...
در سال 1989، "جان باکنر" مامور اسکورت "هیو واکر" به درون زندان می شود. پس از اینکه "واکر" او را به قطار منتقل می کند، درگیر زوجی پناهنده می شود. این دو مرد که به نظر می رسد هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند اینک با هم فراری می شوند و...
این فیلم کمدی ترسناک، با بازی ستارگانی چون پاول دولی و پاول واکر، داستان یک هیولای قاتل را روایت میکند که شاید بیشتر از آنکه ترسناک باشد، بامزه و دوستداشتنی است.
داستان سریال درباره پدری مرد سالار است که باید مشکلات خانواده عجیب و غریبش رو حل کند آن هم در شرایطی که کریسمس در راهه و کوچکترین دختر خانواده قراره با دوستش به خانه برگرده و …
زنی بعد از اینکه شوهرش او را ترک می کند، به اجبار شغلی را در یک سالن مخصوص سلامتی و زیبایی قبول می کند، در حالی که کاملا ناسازگار با روحیات او می باشد ولی این فرصت را از دست نمی دهد و دو زندگی متفاوت، یکی به عنوان یک مادر مطلقه در یک شهر سنتی و دیگری به عنوان یک ماساژور که با زن های خشن و غیر قابل پیش بینی سر و کار دارد را شروع می کند…
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...