نیک، کودکی که توسط «دالمن» تسخیر شده است، دیوانه میشود، والدینش را میکشد و نهادینه میشود. پس از بیست سال، او فرار می کند و با لباسی دست ساز Dollman به خشم خود ادامه می دهد.
یک گریزلی غول پیکر در واکنش به کشت و کشتار گریزلی ها به دست شکارچیان غیر قانونی، به یک کنسرت بزرگ یک گروه موسیقی راک در نشنال پارک حمله می کند. بعد از این اتفاق ماجرا های ناخوشایندی به وجود می آید و...
مالک جدید تیم بیسبال «کلیولند ایندینز» برای اینکه بتواند نقشه خودش را عملی کرده و تیم را منتقل کند، چندین بازیکن ناشی را خریداری کرده و در تیم قرار می دهد تا نتایج ضعیفی بگیرند. وقتی بازیکنان از نقشه مالک تیم خبردار می شوند تصمیم می گیرند برای ضدحال زدن به او، تمام تلاش خود را بکنند تا او به هدفش نرسد…
وقتی "برایان" متوجه می شود که فروشگاهی که در آن کار می کند همراه دارو اسلحه نیز به ویتنام ارسال می کند برادر ناتنی اش به قتل می رسد.پلیس تصور می کند که او دست به خودکشی زده اما "برایان" که واقعیت را می داند خود تصمیم به تحقیق می گیرد...
این فیلم که بر اساس واقعیت میباشد، گری گیلمور، مردی ایندیانا که فقط در خدمت اقامت طولانی در زندان میباشد، تلاش می کند با رفتن به یوتا دوباره شروع به کار کند....
«لاری استرود» بعد از حوادث فیلم قبلی در بیمارستان بستری شده . کلانتر براکت و دکتر لومیس در خیابان های شهر به دنبال مایکل می گردند، اما مایکل در بیمارستان لاری راه پیدا کرده است…
سال ۱۹۹۷ با رشد چهارصد درصدي جرايم، منهتن به صورت زنداني سخت محافظت شده درآمده است. وقتي رئيس جمهور امريکا (پلزنس) در راه سفر براي شرکت در يک کنفرانس مهم سران، ربوده مي شود، «اسنيک پليسکن» (راسل)، قهرمان سابق جنگ و محکوم فعلي مسئول پيدا کردن او مي شود.
صدسالگلی شهر ساحلی "آنتونیو بی" از راه رسیده است.وقتی مردم شهر مهیای جشن می شوند،قربانیان جنایتی که موسسان شهر سالها پیش مرتکب شده است از دریا برخواسته و خواستار اجرای عدالت می شوند و...
سال ۱۹۶۳، در شب جشن هالووین پلیس دختری ۱۷ ساله بنام «جودیت میرز» را میابد که تا حد مرگ توسط برادر ۶ ساله اش، «مایکل» با چاقو ضربه خورده است. اکنون بعد از ۱۵ سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان می گریزد و ...
شب سال نو است و آخرین شب کاری پاسگاه پلیس قدیمی بخش 13 شهر دیترویت. تمامی تجهیزات، کامپیوترها و پرسنل پاسگاه به محل جدیدش انتقال یافته اند و فقط جیک رونیک، افسر پلیس، آیریس، منشی پاسگاه و جاسپر، پلیس با تجربه در پاسگاه هستند تا آخرین کارها را انجام دهند و چراغ ها را خاموش کنند و بروند...
دو پلیس کاملا متفاوت، یکی با ضریب هوشی بالا اما قدرت بدنی ضعیف و دیگر با قدرت بالا اما کودن و احمق، به عنوان پلیس مخفی به دبیرستانی اعزام می شوند و ...
آلکساندر موری پالمر هیلی معروف به آلکس هیلی (به انگلیسی: Alex Haley) متولد یازدهم آگست ۱۹۲۱ تا دهم فوریه ۱۹۹۲، نویسنده آمریکایی آفریقایی تبار و خالق کتاب ریشه ها است. بر اساس کتاب ریشه ها سریال تلویزیونی نیز ساخته شد. در این سریال، زندگی خانواده و نیاکان نویسنده و وضعیت نابسامان آمریکاییان آفریقایی تبار و رنجها و کاستیهای زندگی ایشان در دوران بردهداری و پس از آن را به تصویر می کشد. سریال تلویزیونی ریشه ها زندگی خانواده را تا زمان جنگ داخلی آمریکا نشان می دهد...
این مجموعه دربارۀ فضانوردی به نام استیو آستین (با بازی لی میجرز) است که در یکی از مأموریتها سقوط میکند و به کما میرود و دستها و پاهای او بهشدت آسیب میبینند، طوری که تقریباً از بین میروند. دانشمندان، طی یک عمل جراحی سرّی، دستها و پاهای او را با اعضای مصنوعی (مکانیکی) عوض کرده و حتی یکی از چشمهایش را بهصورت مصنوعی کار میگذارند. بدین ترتیب “استیو” دارای قدرت فوقالعادۀ فراانسانی میشود…