تولد : January 5, 1931 در San Diego, California, USA
جوایز : برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 55 جایزه و نامزد دریافت 60 جایزه دیگر.
رابرت دووال (به انگلیسی: Robert Duvall) (زادهٔ ۵ ژانویهٔ ۱۹۳۱ در شهر سن دیگو، ایالت کالیفرنیا) بازیگر آمریکایی است.
او فرزند یک افسر ارتش بود که بعدها دریاسالار شد. او دو سال قبل از فارغالتحصیلشدن در سال ۱۹۵۳ در ارتش خدمت میکرد. در سال ۱۹۵۵ مشغول تحصیل در رشتهٔ بازیگری از یک مدرسهٔ تئاتر در نیویورک شد که در آنجا با داستین هافمن هماتاقی بود و این دو هماتاقی دوستی داشتند به نام جین هاکمن.
یک پیشخدمت داستان پیشخدمت دیگری به نام "کیت" را تعریف می کند. او یک تبهکار است و به جرم تلاش برای فرار از آمریکا محکوم به خدمتکاری شده است. کار او مراقبت از فرزندان مردی است که مسئولش شده است و...
یک پلیس جوان و با اعتماد توسط همکار کهنه کار خود در خیابانهای شرق لس آنجلس،جائی که در میان خشونت گروههای خیابانی در حال نابودی است راهنمایی شده و پیشرفت می کند...
مارکو ونیئری یک جوان ایتالیایی-آمریکایی است که در نیویورک زندگی می کند. او متوجه می شود که برادرش، یکی از تروریست های بدنام، بعد از فرار از ایتالیا در آمریکای جنوبی دست به خودکشی زده است. او برای شناسایی جسد و بازگرداندن آن به خانه به کلمبیا سفر می کند اما به جای یافتن برادرش با کابوسی وحشتناک و خشونت آمیز روبرو می گردد...
زمانی که انقلابیون کلمبیایی یک مهندس آمریکایی را می ربایند، برادر و دوستانش که با انفعال رسمی مواجه می شوند، یک مزدور را استخدام می کنند و خودشان عملیات نجات را انجام می دهند...
«روي هابز» (ردفورد)، ستاره ي جوان بيس بال، راه هاي موفقيت را يکي پس از ديگري طي مي کند، اما زماني که زني به نام «هاري يت» (هرشي) به او در اتاق هتلي سوء قصد مي کند، رؤياهايش ناکام مي ماند. پانزده سال مي گذرد و «روي» بار ديگر آفتابي مي شود و به باشگاه «شواليه هاي نيويورک» مي پيوندد.
حدس و گمان در مورد سرنوشت هواپیماربای معروفی که با چتر نجات در کوهستان ناپدید شد، باعث می شود که کاراگاه کوپر برنامه ای دقیق را دنبال کند که سرنخ هایش او را به فرد مذکور برساند...
زمان جنگهای ویتنام است. به کاپیتان «ویلارد» دستور داده می شود که به جنگلی در کامبودیا رفته و سرهنگ کورتز خائن را که درون جنگل برای خودش ارتشی تشکیل داده را پیدا کرده و بکشد. زمانیکه او در جنگل فرود می آید کم کم توسط نیروهای مرموزی در جنگل گرفتار شده تا حدی که دچار جنون می شود. همراهان وی هم یکی یکی به قتل می رسند. همینطور که ویلارد به مسیرش ادامه می دهد بیشتر و بیشتر شبیه کسی می شود که برای کشتنش فرستاده شده است...
وقتی به «هوارد بیل» (فینچ)، مفسر خبری کهنه کار شبکه ی تلویزیونیUBS تذکر می دهند که آمار تماشاگران برنامه اش افت کرده، در برنامه ی خبری زنده اش اعلام می کند که در برنامه ی بعدی مغزش را متلاشی خواهد کرد …
سریالِ "غرب وحشی" داستانِ دو مامور مخفی "جیمز تی وست" و آرتموس گوردون" می باشد ، آن ها مامور هستند تا از هر خطری که جانه رئیس جمهور را تهدید میکند ، جلوگیری کنند و ...
“پرینت میلر” که از به ارث رسیدن خانه مادری برادر زاده اش به او، احساس گناه می کند، با او شریک می شود تا با هم به سفری پرحادثه روند و خانه را بفروشند...
استانی درمورد دو تفنگدار بازنشسته اهل تگزاس به نامهای Augustus (Gus) McCrae و Woodrow Call که تصمیم می گیرند سفر دشوار و پر مخاطره ای را برای بردن یک گله گاو از جنوب به مونتانا آغاز کنند...