ارل بروکس» (کاستنر)، مرد سال پورتلند، يک قاتل زنجيره اي است که هويت واقعي او بر همه مجهول مانده. او دو سال است که مرتکب قتل نشده، اما خود ديگر شيطاني او، «مارشال» (هرت)، تشنه ي جنايت است. تا اين که بار ديگر مرتکب قتل مي شود، اما اين بار ناشيانه...
“بن” راندل بهترین امدادگر گروه گارد ساحلی طی عملیاتی همکاران گروه و بهترین دوستش را از دست میدهد از این رو برای مدتی به مدرسه آموزشی امدادگران میرود.در این بین همیشه کابوس شب از دست دادن دوستش برای او میماند.همسر بن نیز به خاطر بی توجهی بن او را ترک میکند و میرود.بن تمام نیروی خود را برای آموزش گروه صرف میکند و در این میان یکی از شاگردان او جیک که از قهرمانان شنا هست شروع به شکستن رکوردهای بن میکند بن سعی میکند به لایههای زیرین زندگی جیک وارد شود و…
«سارا هاتينگر» (انيستن) با نامزدش، «جف ديلي» (رافالو) براي شرکت در عروسي خواهرش، «آني» (سوواري) از نيويورک به پاساداناي کاليفرنيا مي رود. او خيلي زود با خبر مي شود که فارغ التحصيل (کتاب و فيلم) با الهام از زندگي مادربزرگش، «کاترين» (مک لين) و مادرش شکل گرفته است...
تری در لحظه ای که اصلاً انتظارش را ندارد ازسوی شوهرش ترک می شود. این اتفاق باعث می شود تا او به الکل پناه ببرد. در همسایگی آنها دنی دیویس زندگی می کند که قبلاً بازیگر مشهور بیس بال بوده و بنا به دلایلی ورزش را رها کرده و در یک ایستگاه رادیویی مجری گری می کند. او نیز تنها و الکلی است و این نقاط مشترک باعث می شود که تری و دنی به زودی با هم احساس نزدیکی کنند...
داستان فيلم در سال ۱۸۸۸ می گذرد که در آن زمان سرخپوستها از زمين هايشان رانده شده اند و در اين دوران چرای حيوانات در سراسر کشور امری قانونی است. باس (رابرت دووال) و چارلی (کوين کاستنر) آدمهای چندان درستکاری نيستند و گذشته ای تيره و تار دارند. باس يک گله دار سرسخت است که آسيب پذيری درونش را پنهان می کند و آرزوی يک زندگی امن و آرام را دارد. چارلی مدت ده سال است که با باس همراه می باشد و از نظر او، باس نه تنها رئیس او بلکه الگويش نيز هست...
پزشکي به نام «جو دارو» (کاستنر)، عزادار مرگ همسرش، «اميلي» (تامپسن) است که در امريکاي جنوبي کمک هاي پزشکي مردم نيازمند را تأمين مي کرده و در تصادف اتوبوسي درگذشته است. موقع سرکشي به بخش اطفال «جو» احساس مي کند که «اميلي» از تجربه ي بين مرگ و زندگي بيماران علاج ناپذيرش استفاده مي کند تا با او ارتباط برقرار کند...
یک گروه تبهکار به یک کازینو دستبرد می زنند و مقدار زیادی پول نقد می دزدند. یکی از آن ها که «توماس مورفی» نام دارد، تصمیم می گیرد کل پول را برای خود بردارد...
اکتبر سال ۱۹۶۲٫ یک هواپیمای جاسوسی امریکا در آسمان کوبا به پرواز در می آید و عکس هایی از محل استقرار موشک های دوربرد اتمی اتحاد شوروی در آن کشور می گیرد. به این ترتیب تعارض میان امریکا و شوروی بالا می گیرد و جهان در آستانه ی یک جنگ دیگر قرار می گیرد …
بیلی چپل ، بازیگر تیم دیترویت تایگرز ، پس از 19 سال بازی که در تمام زندگی خود دوست داشت ، باید تصمیم بگیرد که آیا این کاری که میخواهد انجام بدهد همه چیز را به خطر می اندازد یا نه...
«ترزا آزبرن» (رايت پن)، نويسنده ي روزنامه ي شيکاگو ترييبون، با پسرش، «جيسن» (جيمز) زندگي مي کند. روزي «ترزا» يک بطري در ساحل پيدا مي کند که درون آن نامه اي عاشقانه با امضاي «گ.» خطاب به يک زن قرار دارد. «ترزا» که کاملا مجذوب انشاي غير متعارف نامه شده، در پي يافتن نويسنده اش بر مي آيد...
سال 2013. امريکا پس از جنگي بزرگ، به صورت سرزمين ويراني درآمده که مردم آن، گروهي جدا از هم و بدون دولت مرکزي زندگي مي کنند. مردي سرگردان (کاستنر) اتفاقا به يک ماشين جيپ اداره ي پست امريکا بر مي خورد و يونيفورم پستچي، مرده را مي پوشد و با معرفي خود به عنوان پستچي به اميد به دست آوردن غذا، شروع به تحويل دادن نامه هاي پانزده ساله مي کند...
یک بازیکن حرفه ای گلف که در قسمت رانندگی زمینهای گلف کار می کند برای بدتس آوردن قلب دوست دختر رقیب موفقش،تلاش می کند به مسابقات اوپن آمریکا وارد شود...
زماني در آينده با آب شدن يخ هاي قطبي در اثر يک فاجعه ي زيست محيطي و اثرات گل خانه اي، همه ي خشکي ها به زير آب رفته اند و زندگي نابود شده است. معدود بازماندگان خودشان را با زندگي آبي وفق داده اند و در ايستگاه هايي روي آب زندگي مي کنند. از جمله ي آنان، «مارينر» است که روي قايقي عجيب زندگي مي کند و هنوز برخي آثار تمدن گذشته را با خود دارد...
کهنه سرباز جنگ ویتنام "کاستنر"، باید با جنگی متفاوت بین پسرش و دوستان او و یک گروه کودکان رقیب روبروست. او از طرفی دیگر با مشکلات شخصی و حرفه ای به جای مانده از جنگ روبروست...
دالاس کانتی، هالووین سال ۱۹۶۳. حول و حوش سفر مرگ «کندی» به تکزاس، یک زندانی فراری به نام «بوچ» (کاستنر)، پسر بچه ای به نام «فیلیپ» (لاودر) را به گروگان می گیرد. اما خیلی زود رابطه ای نزدیک میان این دو شکل می گیرد، اما این در حالی است که یک کلانتر پر افتخار (ایستوود) به همراه گروهش به دنبال این فراری هستند...
«فرانک فارمر» (کاستنر)، محافظ سابق رئیس جمهور امریکا، محافظت از «ریچل مارون» (هیوستن)، خواننده – بازیگری سیاه پوست و بسیار محبوب را می پذیرد. «مارون» ابتدا به «فارمر» توجه نشان نمی دهد اما پس از آن که شبی جانش را نجات می دهد، همه چیز عوض می شود و ...
داستان سریال در مورد خانواده ای می باشد که به پرورش دام در مونتانا می پردازند. حال آنها باید با کسانی که قصد تصاحب زمینهای آنها را دارند، روبرو شوند...
این سریال بر اساس داستان واقعی ساخته شده . دو دوست صمیمی از دو خونواده ی قدیمی بعد از بازگشت از civil war به خونه به دلیل یه سری سو ء تفاهم ها و قصور ها روابط شون به سردی منتهی میشه و این اختلافات وسیع تر میشه و دشمنی ها و جنگی خونین بین مک کوی ها و هتفیلد ها در می گیره...