"ورا دریک" زنی فداکار است که خود را کاملا وقف خانواده اش کرده و از طرف آنها بسیار مورد محبت قرار می گیرد.او روزهایش را صرف مراقبت از همسایه بیمار و مادر سالخورده اش می کند.از طرفی او بطور مخفیانه با زنانی دیدار کرده و آنها را وادار به سقط جنین می کند.در حالیکه این کار در انگلستان دهه 1950 غیرقانونی است،او به زنان دیگر کمک می کند و...
لندن، اواخر قرن نوزدهم. مخترعی نابغه به نام «فیلئاس فاگ» (لوگان) شرط می بندد که می تواند دنیا را در هشتاد روز دور بزند. در این سفر جوانی چینی به نام «لو شینگ» (چان) نیز که به خدمت «فاگ» درآمده، او را هم راهی می کند.
اقتباسی از رمان "بدن های پست" اثر "اولین وو"، نگاهی به زندگی یک رمان نویس جوان، معشوق احتمالی او و تعدادی از جوانانی است که لندن را در دهه 1930 زیبا کردند...
نیکولاس جوان و خانواده اش از یک زندگی با آرامش لذت می برند تا اینکه پدر او از دنیا رفته و آنها را بی پول تنها می گذارد.او به همراه خواهر و مادرش به لندن می رود تا از عمویش “رالف” درخواست کمک بکنند اما او قصد دارد خانواده را از هم جدا کرده و از آنها سوءاستفاده کند.او به مدرسه ای که توسط مردی بی رحم اداره می شود فرستاده شده …
بیل کاتینگ قصاب سر دسته آمریکایی ها، حریف ایرلندی خود کشیش والن را که سردسته گروهی ایرلندی به نام خرگوش های مرده است میکشد و آمریکایی ها پیروز میشوند. بعد از گذشت شانزده سال پسر کشیش، آمستردام به نیویورک باز میگردد تا از بیل به خاطر مرگ پدرش انتقام بگیرد...
بیابان وینستون چرچیل سالها قبل از جنگ جهانی دوم، زمانی که فقط او میتوانست تهدیدی را ببیند که آدولف هیتلر و یک آلمان دوباره مسلح شده برای اروپا ایجاد میکردند....
در سال ۱۸۹۹ در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند …
چگونه ، در طول یک دوره مشارکت نویسندگان افسانه ای موسیقی / تئاتر گیلبرت و سالیوان تقریباً منحل می شود ، قبل از اینکه همه چیز را برگردانند و میکادو را بنویسند.
یک خانم خجالتی گوشه گیر توسط یک موجود نامرئی متقاعد می شود که آواز بخواند. متعاقباً، او متوجه می شود که توسط یک مامور استعدادهای ضعیف مورد توجه قرار می گیرد و استعداد او در صحنه نمایش داده می شود. او همچنین با مردی مهربان اما عصبی آشنا می شود که بهترین دوست او می شود...
دانشمند اسمیلا جاسپرسن (جولیا اورموند) فکر می کند همسایه جوانش قبل از اینکه بمیردتوسط یک بزرگسال تعقیب شده است ، اما پلیس چیز دیگری می گوید ، اسمیلا که دوران کودکی خود را در گرینلند گذراند، متوجه میشود که پدر پسر هنگام کار برای دکتر آندریاس تورک (ریچارد هریس) در گرینلند مرده است
ورلاک در سال ۱۸۸۶ در لندن با همسر زیبا و برادر عقبماندهاش زندگی میکند. او مامور سفارت روسیه است. سفیر جدید بیشتر از سالهای گذشته از او انتظار دارد - چیزی با یک بمب. ورلاک همچنین به پلیس نیز خبر میدهد.
«دیوید شاین» (کیوساک) می خواهد نمایش نامه ای را روی صحنه ببرد، ولی سرمایه ی لازم را ندارد و مجبور است به سردسته ی یک باند تبهکار متوسل شود که می خواهد محبوبه ی سبک مغزش، «آلیونیل» (تیلی) را روی صحنه ببیند. «چیچ» (پالمینتری)، محافظ «آلیو» هم باید در تمام مدت تمرین هم راه «دیوید» باشد و «دیوید» آرام آرام پیشنهادهای سازنده ای درباره ی نمایش نامه از «چیچ» دریافت می کند…
یک زن جوان و زیبا در بریستول انگلستان در اوایل قرن نوزدهم که با لهجهی عجیبی صحبت میکند، مشغول به گدایی میباشد که جرم محسوب میشود. اما وقتی مردی ادعا میکند که میتواند حرفهای او را ترجمه کند ...
«جادي» (ويتاکر)، سرباز سياه پوست انگليسي را اعضاي ارتش آزاديبخش ايرلند مي ربايند و محکوم به اعدام مي کنند. «فرگوسن» (ري)، مأمور اجراي حکم، عامدانه به «جادي» مهلت فرار مي دهد. با اين همه «جادي» برحسب تصادف کشته مي شود. حالا «فرگوس» به لندن مي رود و سراغ «ديل» (ديويدسن)، دوست «جادي» را مي گيرد...
زندگی یک رمان نویس از پاریس تا نیویورک دهه و لندن را نشان می دهد. او در طول راه با ارنست همینگوی، یان فلمینگ و دوک و دوشس ویندزور پادشاه تبعیدی بریتانیا و معشوقه اش والیس سیمپسون ملاقات می کند.
این فیلم اقتباسی از رمان "رومر گودن" در سال هزار و نهصد و سی و نه است. در مورد گروهی از راهبه ها که در محیط وحشیانه یک کاخ قدیمی دور افتاده هیمالیا با چالش هایی روبرو هستند که آرزو دارند یک صومعه درست کنند.
یک کمدی کلاسیک در مورد دو برادر به نامهای "دل بوی" و "رادنی تراتر" که با فروختن اجناس دست دوم، زندگی خود را میگذارند و فکر میکنن تا سال آینده میلیونر میشوند...