این برنامه سعی دارد یک باکو، موجود هیبریدی افسانه را به تصرف خود درآورد و به این فکر می افتد که آیا باید این جانوران را به نمایش بگذارد یا آنها را پنهان و ناشناخته نگه دارد...
در یک طوفان برفی شدید پنج روز مانده به کریسمس، دو جوان به طور اتفاقی یکدیگر را ملاقات میکنند: لیزا، ۱۹ ساله، باردار و ترسیده، و برد، یک اسنوبرد حرفهای.
داستان پولاروید درمورد یک جوان دبیرستانی به اسم برد فیچر است که درگیر یک دوربین قدیمی پولاروید شده است. برد متوجه میشود که این دوربین رازی مخوف دارد: عکس هرکسی توسط این دوربین گرفته شود، به طرف وحشتناکی میمیرد...
"کارن" یک نوجوان کم بینا میباشد که به طور روزمره برای نظافت املاک مادربزرگش می رود. ولی در یکی از این روزها که تنها میباشد ، خاطرات دوران کودکی به سراغش می آید و حوادث ناخوشایندی برایش رقم می خورد ...
«سدي جونز» (مور) و «بن مورفي» (کراسينسکي) دل باخته ي يک ديگر هستند. در حالي که «بن» پيشنهاد مي دهد عروسي شان در جزاير کاراييب باشد، «سدي» آرزو دارد که در کليساي خانوادگي سنت اوگستين ازدواج کند. آن دو براي آمادگي شرکت در مراسم به سراغ کشيشکي به نام «فرانک» (ويليامز) مي روند...
بازيگري به نام «نيکي گريس» (درن) دل باخته ي بازيگر مرد نقش مقابل خود، «دون برک» (تروکس) در فيلم جديدش مي شود. پس از چندي «گريس» در مي يابد که زندگي او بر طبق وقايع فيلمي که در آن بازي مي کند، پيش مي رود...
ژاپن. «يوکو» (ماکي)، مددکار اجتماعي، به عيادت «اما» (زابريسکي) زن بيمار و بستري امريکايي مي رود اما موجودي شبح گونه به او حمله مي کند. «کارن» (گلار)، دانشجوي مبادله اي امريکايي که با محبوبش، «داگ» (بر) در توکيو زندگي مي کند، قرار مي شود که جاي «يوکو» را بگيرد. اما پس از مدتي «کارن» متوجه مي شود که خانه ي «اما» را اشباحي خطرناک اشغال کرده اند...
"جک" کارآگاه پلیس است که برای کمک کردن به یک دوست باید نوجوانی فراری را پیدا کند.اما با گروهی عجیب از تبهکاران روبرو می شود که تصمیم دارند از بانک سرقت کنند و …
یک دزد ماهر اتومبیل به اسم رندال و معروف به ممفیس, قادرست در طی حداکثر ۶۰ ثانیه هر اتومبیلی با هر سیستم امنیتی را سرقت کند . او طی سالیان طولانی از همین راه زندگی را سپری کرده اما اکنون به نوعی پوچی رسیده است ...
در تگزاس دهه 1960، در جریان گردهمایی خانوادگی برای بزرگداشت اسپارتا، پدربزرگ فقیدشان، نوه او، لیل اسپارتا، با روح اسپارتا روبرو میشود و اسرار تاریک خانواده فاش میشود.
یک جوان پس از مرگ پدر و مادر به شدت مذهبیش، در جنگل گم می شود. یک راننده کامیون به نام "جود"، نجاتش می دهد، که فقط یک کتاب مقدس دارد. "جود" وی را به خانه "کالی" و "کلی" که در جنگل زندگی می کنند، می رساند ....
ماجرای داستان این سریال بعد از 25 سال از سر گرفته می شود که ساکنان یک شهر عجیبغریب (در شمالغربی کشور) در این فکر هستند که چگونه ملکه مراسم آغاز سال تحصیلی آن ها به قتل رسیده است، حال همه در تلاش برای کشف ابعاد مختلف این قتل مرموز هستند...
داستان درباره یک کارشناس خرید مسکن به نام شیلا (Drew Barrymore) در لس انجلس است که می میرد و دوباره زنده می شود. شیلا پس از زنده شدن متوجه میشود علاقه زیادی به گوشت و خون انسانها پیدا کرده است. حال شوهر او جوئل (Timothy Olyphant) تصمیم دارد در راه تهیه گوشت و خون انسان به همسرش کمک کند...